سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 155

صفحه 155

اما قسم دوم؛ مخصّص لبّی است که عقل آن را درک کرده است، اما این مقدار واضح نیست که مولا در مقام تخصیص، بر آن اتکال کرده باشد و خودش را بی نیاز از ذکر آن و تعرّض آن ملاحظه کرده باشد، مثل این که مولا به عبدش بگوید: «اکرم کل جیرانی» باید همۀ همسایه های مرا اکرام بکنی. در اولین برخورد با این دستور مولا، چیزی به عنوان مخصّص در ذهن عبد نمی آید، لکن بعد از آن که زمانی می گذرد و مقداری فکر و دقت می کند، فکرش به این جا منتهی می شود که بعضی از همسایگان مولا، دشمن مولا هستند و مسلّما ارادۀ جدی مولا به این تعلّق نگرفته که دشمنش هم اکرام بشود، لذا جیرانی که اعدای مولا باشند به عنوان مخصّص و به عنوان خروج از دائره مراد جدی مولا بیرون هستند و«اکرم کل جیرانی» شاملشان نمی شود. ایشان در این مورد از مخصّص که تقریبا شبیه مخصّصات منفصله است می فرماید: این عبد اگر در یکی از این جیران مولا تردید بکند که«هل هو عدوّ أو لیس بعدوّ؟» به نحو شبهه موضوعیه می تواند به«اکرم کل جیرانی» تمسّک بنماید، نه تنها می تواند بلکه حتما«اکرم کل جیرانی» گریبانش را می گیرد و باید زیدی که«جار للمولی و مشکوک عداوته» اکرام بشود مانند سایر جیرانی که مسلّما اعدای مولا نیستند.

دلیل جواز تمسک به عام در شبهه مصداقیه مخصص لبّی

این جا چه خصوصیتی پیدا کرده است که مرحوم آخوند تمسّک به عام در شبهه مصداقیه مخصّص را می فرماید: جایز است، نه تنها جایز است بلکه اصاله العموم گریبان این عبد را می گیرد و زید جار مشکوک العداوه حتما باید اکرام بشود؟ برای بیان این مسأله که این جا چه خصوصیتی دارد، تقریبا دو بیان دارند که یک بیان را اول ذکر می فرمایند و یک بیان را در آخر کلام خود اشاره می فرمایند. آن بیانی که در اول کلام ذکر می فرمایند این است که می فرماید: این عبد متحیّر ایستاده است که آیا این زیدی که«جار للمولی» لکن عدو بودنش برای عبد مشکوک است، واجب است که اکرام بشود، یا واجب نیست که اکرام بشود؟ می فرمایند: اگر این عبد این زید را اکرام نکند با توجه به این که تنها دستوری که از ناحیه مولا، صادر شده است«اکرم کل جیرانی» است فقط و عنوان جار بودن زید هم محل تردید نیست، آیا در مقابل این حجّت صادره از مولا که به نحو عموم دلالت می کند بر وجوب اکرام تمام جیران، عبد چه حجتی دارد؟ اگر این را اکرام نکند چه دلیلی می تواند در مقابل مولا داشته باشد؟ در آن جایی که مخصّص منفصل لفظی بود آنجا کانّ عبد در مقابل مولا می ایستاد و می گفت: از ناحیه توی مولا دو دستور صادر شده است: یکی«اکرم کل عالم»، یکی«لا تکرم الفسّاق من العلماء»، من در مقابل دو حجت قرار گرفتم لذا زید مشکوک الفسق و محرز

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه