سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 17

صفحه 17

استیعاب افراد طبیعت مطلقۀ رجل دلالت داشته باشد. پس باید اطلاق و سعه اش از راه مقدمات حکمت ثابت شود. نتیجه این می شود که الفاظ عموم در دلالت بر عموم نیاز به مقدمات حکمت دارند، و هر عامی متوقف بر جریان مقدمات حکمت و اطلاق خواهد بود و این خیلی بعید است، که ما این طوری مسألۀ عام را متوقف بر مطلق کنیم و متصل به مقدمات حکمت قرار دهیم.

جواب مرحوم محقق حائری ره از اشکال مذکور

جوابی مرحوم محقق حائری مؤسس و بنیانگذار حوزۀ علمیۀ قم(اعلی الله مقامه الشریف) در کتاب درر ذکر کرده اند با این که کتاب تقریبا موجزی هست، مع ذلک بسیار کتاب جالب و روان و مشتمل بر عمدۀ مطالب اصولیه هست. (البته در خصوص اینجا یک تشویشی هم در کلام ایشان ملاحظه می شود) می فرمایند: در الفاظ عموم هیچگونه نیازی به جریان مقدمات حکمت نداریم در «اکرم کلّ رجل» ما استیعاب افراد رجل را استفاده می کنیم، بدون این که هیچگونه احتیاجی به مقدمات حکمت وجود داشته باشد. برای این که وقتی که مولا یک چیزی را در عنوان موضوع حکمش قرار داد ما استفاده می کنیم که روی این عنوان و موضوعیت این عنوان مولا تکیه کرده است که این را موضوع برای حکمش قرار داده است.

مثلا حالا اگر مولا گفت: «اکرم زیدا» نه به عنوان این که مفهوم لقب بخواهیم از این استفاده کنیم.

اما این مقدار که دیگر استفاده اش مسلّم است که وقتی اکرام زید را مولا موضوع وجوب و موضوع حکمش قرار می دهد، پیداست که روی اکرام زید تکیه دارد و برای اکرام زید موضوعیت قائل است و الا چه داعی داشت که«اکرم زیدا» بگوید و این عنوان را در موضوع حکم پایش را باز کند و برایش مدخلیت قائل شود؛ لذا این یک قاعدۀ کلی است. ایشان می فرماید: عنوانی را که مولا در موضوع آورد، معلوم می شود که روی این تکیه دارد، این مدخلیت دارد در موضوعیت حکمش. (این دیگر حالا گاهی بعضی توضیحات از من به عنوان توضیح بیان ایشان و اضافه است) وقتی که مولا می گوید: «اکرم کلّ رجل» همان طوری که شما از این«اکرم کلّ رجل» استفاده می کنید که مولا روی عنوان رجولیت تکیه کرده است، لذا هیچ در ذهنتان نمی آید که این«اکرم کلّ رجل» شامل مرئه هم بشود. «اکرم کلّ رجل» این عنوان را در موضوع حکم مولا ذکر کرده است. وقتی که شما رجل در مقابل مرأه را چنین برخورد می کنید و از کلام مولا استفاده می کنید که رجولیت در موضوع نقش دارد و موضوع برای حکمش است، آن طرف مسأله هم همین طور است. مولا رجل را موضوع قرار داده است نه رجل مقید به علم را، نگفته است«اکرم کلّ رجل عالم» رجل عالم عنوانش غیر عنوان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه