سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 222

صفحه 222

تصوری است و حکایت، حکایت تصوری است. لذا در فرق بین قضیه و غیرقضیه، در فرق بین «زید قائم» و«زید القائم» با این که هردو حکایت از واقعیت دارد؛ یعنی در«زید القائم» هم زید وجود دارد و هم اتصاف به قیام وجود دارد، اما نحوۀ حکایت فرق می کند. یک وقت حکایت، حکایت تصدیقیه است و یک وقت حکایت، حکایت تصوریه است. در«زید قائم» حکایت، حکایت تصدیقیه است، در«زید القائم» مثل زید به تنهایی حکایت، حکایت تصوریه است.

ممکن است شما بگویید: تصدیق و تصور را در متن حاشیۀ ملاّ عبد الله این گونه معنی کرده اند، گفته اند: «العلم» که به معنی ادراک است، «إن کان اذعانا للنسبه فهو تصدیق و الاّ فتصور»، پای تصدیق و تصور هم که پیش می آید، باز مثل این که دو مرتبه برمی گردیم به همان مسأله نسبت، می گویند:

علم اگر اذعان به نسبت باشد، «یسمی بالتصدیق». اما اگر اذعان به نسبت نیست، منتسبینی ندارد«فهو تصور». ما مجبوریم که اینجا هم کلمۀ نسبت را به لحاظ مسائلی که ذکر شد، برداریم و به جایش این گونه تعبیر کنیم و بگوییم: «العلم إن کان اذعانا لثبوت شیء علی شیء» و به تعبیر دیگر«ان کان اذعانا لاتحاد شیء مع شیء آخر» منتها اتحاد، می خواهد در رابطۀ با مفهوم یا ماهیت یا در حداقل مراتب اتحاد که عبارت از اتحاد در وجود است، باشد.

البته این در صورتی است که ما آن قضایای مؤوله را به همان مؤول الیه شان برگردانیم. در آنجا هم بگوییم: اذعان به این معنی است که زید با«کائن له البیاض، له العلم» اتحاد دارد، جسم با«ثابت له البیاض» اتحاد دارد، عمرو با«ثابت له القیام» اتحاد دارد، لذا تصدیق در همه جا یک معنی واحدی پیدا می کند و آن اذعان به وجود اتحاد بین دو چیز که حداقلش همان اتحاد در مرحلۀ وجود و اتحاد در عالم وجود است، اما اگرنه، مسأله ادراک اتحاد نیست، ادراک زید به تنهایی است، ادراک زید متصف به قیام است اما هنوز اتحادی در کار نیست، مثل«زید القائم» عنوانش، عنوان تصوری است و هیچ گونه حالت تصدیقی در آن وجود ندارد.

ملاک صدق و کذب قضایا

جای دیگری که پای نسبت را مطرح کرده اند و مربوط به علم معانی است و در مطول و مختصر مطرح شده است، راجع به ملاک صدق و کذب است، البته آنجا اول بحث می کنند که ملاک صدق و کذب مسأله مطابقت با اعتقاد و عدم مطابقت با اعتقاد نیست، بلکه ملاک صدق و کذب، عبارت از مطابقت با واقع و عدم مطابقت با واقع است؛ در نتیجه اگر کسی برخلاف واقع یک مسأله ای را معتقد شد، که مثلا زید قائم است، درحالی که به حسب واقع«لم یکن قائما» این شخص«إذا اخبر بأن زیدا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه