سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 239

صفحه 239

است، پس یک عنوان عامی است. حالا که اینطور شد ما می توانیم در باب استصحاب که قضیۀ متیقنه و قضیۀ مشکوکه لازم داریم، با توجه به همین سالبه محصّله، استصحاب را جاری کنیم، به این کیفیت که بگوییم: این سالبه محصّله که با انتفاء موضوع هم قابل اجتماع است، قبل از آن که این مرأۀ مشکوکه القرشیه وجود پیدا کند و متولد بشود، این قضیۀ سالبۀ محصّله«کانت متیقنه» منتها در آن زمان در ضمن«عدم الموضوع» تحقق داشت، یعنی مرئه ای نبود تا اینکه اتصاف به قرشیت داشته باشد، اما در سالبۀ محصّله، لازم نیست که موضوع وجود داشته باشد.

پس ما می توانیم بگوییم: «لم تکن هذه المرأه قرشیه» این قضیه متیقنه ماست، به ماهیت هم کاری نداریم، ماهیت یک امر اعتباری است، و آن فرمایش محقق حائری ناتمام است و همۀ حرفها در محور وجود خارجی مطرح است، می گوییم: «لم تکن هذه المرأه قرشیه قطعا»، به نحو سالبه به انتفاء موضوع، مرئه ای نبود تا اینکه اتصاف به قرشیت داشته باشد. پس این سالبۀ محصّلۀ متیقنه ما سالبه محصّله با انتفاء موضوع است. حالا به کمک ادلۀ استصحاب و به کمک«لا تنقض الیقین بالشک» این قضیۀ سالبه را ادامه و استمرار می دهیم تا زمانی که مرأه متولد شده و وجود پیدا کند. این قضیه سالبه وقتی که به کمک دلیل استصحاب ادامه پیدا کرد تا زمانی که مرأه متولد شد، نتیجه این می شود که در هرحال این سالبه ما سالبه با وجود موضوع خواهد شد، و قضیۀ سالبه با هردو سازگار است، هم با نفی موضوع سازگار است، و هم با وجود موضوع. متیقنۀ ما عبارت از همان بود که«کانت موضوعها منتفیه»، اما بعد از آنکه به کمک استصحاب، آن حالت سابقه متیقنه، استمرار و ادامه پیدا کرد تا زمان وجود موضوع، سالبۀ محصّلۀ مستصحبۀ ما یک سالبه ای می شود که الان یک موضوع دارد. مرأه هست و«لا تکون قرشیه» است و شما بیشتر از این نمی خواهید که عنوان عام که عبارت از مرأه بودن باشد، تحقق داشته باشد، و عنوان خاص که عبارت از قرشیه است تحقق نداشته باشد، و ما همین را با استصحاب درست می کنیم، منتها حالت سابقه اش سالبۀ با انتفاء موضوع بود، وقتی که ادامه پیدا می کند سالبۀ با انتفاء محمول است و موضوعش در خارج وجود دارد، و از نظر سالبۀ محصّله هم که فرقی بین وجود موضوع و نفی موضوع نیست.

اگر کسی اینطوری بخواهد استصحاب را جاری کند، آیا ما در جواب او چه می توانیم بگوییم ؟ در جواب او دو راه هست، و از دو طریق انسان می تواند این استصحاب را پاسخ بدهد:

شرطیت اتحاد موضوع و محمول در جریان استصحاب

یک طریقش این است که انسان بگوید: در جریان استصحاب، بزرگان اصولیین، یک معنا را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه