سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 272

صفحه 272

مشخص خارجی هم داریم، زید تعدّد ندارد، یک دانه زید است، و آن زید بن عمرو است، و ما می دانیم که زید بن عمرو وجوب اکرام ندارد، دلیل قائم شده بر اینکه«لا یجب اکرام زید بن عمر» منتها تردید ما در این است که آیا این«لا یجب اکرام زید بن عمرو» ارتباطی به آن«اکرم العلماء» دارد، و قیافۀ تخصیص در مقابل او گرفته، به علّت اینکه این زید عالم است، و خروجش به عنوان تخصیص است، و احتمال هم می دهیم که نه، اصلا این«لا یجب اکرام زید العالم» ربطی به«اکرم العلماء» نداشته باشد و خروجش به نحو تخصّص باشد، و علت عدم وجوب اکرام این زید، این است که«انّه لیس بعالم». پس ما شک داریم«فی انّ زیدا هل یکون عالما حتی یکون خروجه من باب التخصیص ام یکون جاهلا حتی یکون خروجه من باب التخصّص ؟» آیا در چنین موردی عقلا به اصاله العموم تمسک می کنند یا نه ؟

عدم جواز تمسّک به اصول عقلائیه در مقام

ما در درجۀ اول معتقدیم که عقلا در چنین موردی تمسک نمی کنند، و در درجۀ دوّم می گوییم:

احراز نکرده ایم که عقلا در چنین موردی تمسک می کنند. چرا؟ اینجا چه خصوصیّتی دارد؟ خصوصیّتش این است که ما در اینجا از نظر مراد متکلّم هیچ گونه تردیدی نداریم. می دانیم که چه کسی واجب الاکرام است، و چه کسی واجب الاکرام نیست. ما می دانیم که«زید بن عمرو لا یکون واجب الاکرام» و غیر از زید بن عمرو، همۀ علما وجوب اکرام دارند، در نتیجۀ در رابطۀ با مراد مولا از نظر حکم به وجوب اکرام و عدم وجوب اکرام، هیچ تردیدی نداریم، به خلاف آنجایی که شک در اصل تخصیص جریان پیدا می کرد، یا شک در تخصیص زاید جریان پیدا می کرد. شما آنجا می گفتید:

من نمی دانم که آیا زید وجوب اکرام دارد یا نه ؟ در تخصیص زاید می گفتید: نمی دانم آیا عمرو وجوب اکرام دارد یا نه ؟ اما اینجا از نظر مسألۀ وجوب و عدم وجوب اکرام، برای شما مورد مشکوکی وجود ندارد برای اینکه زید که«شخص واحد لا یجب اکرامه قطعا»، و دیگران، حالا دیگران چه مجموعۀ علما را تشکیل بدهند، و یا چه مجموعۀ به استثنای زید را تشکیل بدهند، آنها هم واجب الاکرام هستند. پس از نظر حکم، هیچ گونه تردیدی برای شما وجود ندارد، و در چنین مواردی که مراد مولا در رابطۀ با حکم از نظر فرد خاص و سایر افراد مشخص باشد، ما احراز نکرده ایم که عقلا تمسّک به اصاله العموم می کنند، و تا زمانی که این معنا احراز نشود، چون اصاله العموم اصل عقلائی است، لفظ هم ندارد، اطلاق و عمومی هم در دلیلش وجود ندارد، یک سیرۀ عملی و یک بنای عملی است، هرکجا ما در مشابهاتش احراز بنای عملی داشته باشیم، می توانیم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه