سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 39

صفحه 39

پس در رابطۀ با این قاعده چه عقلیه باشد آن طوری که مرحوم آخوند ذکر کردند و چه عرفیه باشد آن طوری که ما بیان کردیم، باید موضوعش را از جای دیگر انتخاب کرد و به دست آورد. این متکلمی که می گوید: «لیس رجل فی الدار» آیا رجل را به نحو اطلاق اخذ کرده است، یا این که نه رجل عالم مقصودش بوده است، آیا طبیعت را به تعبیر ما طبیعت مطلقه یا به تعبیر مرحوم آخوند مرسله فرض کرده است یا این که یک طبیعت غیرمطلقه و غیرمرسله، در«لا رجل فی الدار و لیس رجل فی الدار» مطرح است ؟ ما هم همانطور که مرحوم آخوند معتقدند، که به مقدمات حکمت و جریان مقدمات حکمت و اثبات اطلاق از طریق مقدمات حکمت در رابطۀ با این طبیعت منفیه یا طبیعت منهی عنها، نیاز به این معنا وجود دارد، یعنی وقتی که گفت: «لا رجل فی الدار» ما باید احراز کنیم که آیا این متکلم و مخبر در مقام بیان است و مخصوصا در باب نواهی و جمل انشائیه وقتی که می گوید: «لا تشرب الخمر» آیا در مقام بیان تمام متعلق حکم و تمام موضوع حکم است یا این که نه فرضا مثل آیۀ«أَقِیمُوا الصَّلاهَ » می خواهد اشارۀ اجمالیه به حکم داشته باشد، نه این که حالا با تمام حدود و ثغور و با تمام خصوصیاتی که در متعلق مأخوذ است می خواهد حکم را بیان کند.

جریان مقدمات حکمت در شک در اطلاق و تقیید موضوع

پس ما راهی غیر از این نداریم که اگر در یک موردی تردید کردیم که آیا مقصود در«لا رجل فی الدار» عبارت از رجل مطلق است یا این رجل مقید به عالم است و صغرای آن«الطبیعه لا تنعدم» آیا طبیعت مطلقه است یا طبیعت مقیده؛ هیچ راهی برای اثبات اطلاق جز مقدمات حکمت نداریم.

اساس مقدمات حکمت را هم مقدمۀ سوم است که از دو مطلب تشکیل می شود: یکی این که مولا در مقام بیان تمام خصوصیات است، مولای عاقل مختار متوجه و ملتفت در مقام بیان تمام خصوصیات است و با این که در مقام بیان است هیچ اشاره ای به قید عالم و ذکر عالم متصلا یا اعم از متصل و منفصل در کلام مولا نشده است، این اساس مقدمات حکمت است. در«لا رجل فی الدار و لیس رجل فی الدار» و در باب نواهی بالخصوص که عین باب اوامر است در این جهت، چه فرق می کند شما اگر بخواهید به اطلاق«اقیموا الصلاه» تمسک کنید، به اطلاق«احل الله البیع» تمسک کنید، در «لا تشرب الخمر» هم اگر بخواهید اطلاق درست کنید، این نیاز به مقدمات حکمت دارد و با عدم جریان مقدمات حکمت، مثل این که مولا در مقام بیان نیست و در مقام اهمال یا اجمال است دیگر نوبت به مسألۀ طبیعت مطلقه به هیچ وجه نمی رسد.

(سؤال... و پاسخ استاد): «رجل عالم» هم نکره هست یا نه ؟ حالا چه چیز اینجا منفی است ؟ در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه