سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 44

صفحه 44

دلالت مفرد معرف به لام بر عموم

امّا دلالت در مثل«احلّ الله البیع» که مفرد معرّف به لام است، بر عموم اگر کسی بخواهد مدعی دلالت باشد چه نوع دلالتی است و از چه طریقی این دلالت تحقّق دارد؟ اگر کسی بخواهد از راه وضع و دلالت وضعیّه این معنا را مدعی شود در جواب او باید گفت که چه چیز وضع برای عموم شده است ؟ در الفاظی مثل«کلّ » می گفتیم: خود لفظ کل«وضعت للدلاله علی العموم» یا در«اکرم أیّ رجل شئت» می گفتیم: خود کلمۀ«أیّ » وضع شده است برای دلالت بر عموم بدلی، یا مثلا کلمۀ «مجموع» آنجایی که می گوید: «اکرم مجموع العلماء» بنابر این که ظهور در عموم مجموعی داشته باشد، کلمۀ«مجموع» برای دلالت بر عموم مجموعی وضع شده است. امّا در«احلّ الله البیع» که بحث در اصل دلالت بر عمومش هست، از مدعی دلالت سؤال می شود که اگر شما دلالت وضعیّه را ادعا کنید، چه چیز برای دلالت بر عموم وضع شده ؟ ما یک کلمۀ بیع داریم و یک الف و لام داریم، بیع که برای طبیعت و ماهیّت وضع شده و هیچ تردیدی نیست که نفس بیع قبل از این که مدخول«الف و لام» واقع شود و با قطع نظر از مدخول«الف و لام» واقع شدنش، مثل کلمۀ انسان است، همان طوری که انسان برای نفس طبیعت و نفس ماهیّت وضع شده، بیع هم برای نفس طبیعت و ماهیّت وضع شده، منتها وجود بیع، وجود اعتباری است به خلاف انسان که وجودش، وجود حقیقی و واقعی است، امّا از نظر این که موضوع له هردو، خود طبیعت و خود ماهیّت است، هیچ فرقی بین کلمۀ بیع و کلمۀ انسان نیست.

پس بیع که دلالت بر عموم ندارد، در«الف و لام» هم وقتی که انسان به کتابهای ادبی و لغوی مراجعه می کند، برای«الف و لام» معانی مختلفی ذکر شده. «الف و لام» گاهی برای تعریف جنس و ماهیّت است، گاهی برای عهد است، عهد ذکری، عهد ذهنی، گاهی برای تزیین است، مثل«الف و لام» ی که بر سر معرفه می آید، مثل«الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه»، حسن و حسین دو علم هستند، دو معرفه هستند، الف و لامشان، «الف و لام» تزیین است به اصطلاح ادبی و ما هیچ کجا برخورد نمی کنیم که یکی از معانی که برای«الف و لام» ذکر شده باشد، عبارت از عموم باشد، یعنی همان معنایی که برای کل و موضوع له لفظ کل است، ولو به صورت یک معنا از معانی«الف و لام» و به صورت مشترک لفظی هم یکی از معانی«الف و لام» را مسأله عموم ذکر کرده باشند.

احتمال سوّم این است که کسی بگوید: این مجموع«وضع للدلاله علی العموم، البیع وضع للدلاله علی العموم» آنهم نه البیع که کسی بگوید که پس در هر موردی، یک وضع خاصّی باید وجود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه