سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 468

صفحه 468

بکند، یا به طورکلی بگوید: استثنا عقیب جمل متعدده یرجع الی الجمیع، یا به طور کلی بگوید:

یرجع الی الاخیره، یا به طور کلی مسألۀ اجمال را قائل شود، آن طوری که اشاره شد، دلیلی بر کلیت ندارد، لعلّ موارد مختلف باشد. لذا باید موارد را در نظر گرفت.

در نظر گرفتن موارد با تکیۀ به دوجهت است: یک جهت همین تفصیلی که ایشان دادند، منتها یک قسم هم اضافه است برای اینکه ایشان می فرمودند که جمل مستثنی منه یک وقت در عقدالوضع متحدند و در عقد الحمل متغایرند، یک وقت عکس است، درحالی که یک فرض سومی هم وجود دارد، که هم در عقدالوضع و هم در عقدالحمل مختلف باشند. آن هم داخل در محل بحث ماست.

همان مثالی که در باب اکرم الاّ زیدا می زدیم، که اگر گفت: «اکرم الفقها اهن الفساق اضف الهاشمییّن الاّ زیدا» و ما دیدیم که در تمام این اقسام ثلاثه، زیدنام وجود دارد، اینجا جمل مستثنی منه، هم در عقدالوضع متغایرند، و هم در عقدالحمل متغایرند. وجوب اکرام، وجوب اهانت، وجوب پذیرایی، یکی از آنها اضافۀ به علما، یکی اضافۀ به فساق، و یکی اضافۀ به هاشمیین دارد. پس یک صورت سومی هم باید اضافه کنیم که این جمل در هردو جهت بینشان مغایرت تحقّق داشته باشد.

فروض مسأله در یک بعد از این نظر، و در یک بعد دیگر از نظر مستثنی اختلاف دارد به این صورت که یک وقت مستثنی، اسم ظاهر است. اصلا عنوان ضمیر در رابطۀ با مستثنی مطرح نیست، مثل همین مثال اخیری که زدیم: «الاّ زیدا». زید را استثنا کرده است، بدون اینکه پای ضمیر در ناحیۀ مستثنی مطرح باشد. اما یک وقت است که عنوان ضمیر در مستثنی مطرح است. اینها فرق می کند.

قبلا باید توجه داشته باشید که این فرقهایی که ما می خواهیم عرض کنیم، چون بحث ما در مقام اثبات است، در مقام اثبات ما روی ظهور عرفی کلمات باید تکیه کنیم، اینها یک مسائل برهانی نیست، اینها یک مسائل ظهوری است، مثل اینکه در باب هیأت افعل نزاع می کنند که آیا ظهور در وجوب دارد یا ندارد؟ اینها بحث این سبکی است، نه این که یک مسألۀ برهانی باشد. این نکته که را روی مسألۀ اثبات بحث می کنیم باید به خاطر داشته باشیم.

حکم عقدالوضع واحد با وجود ضمیر در مستثنی

حالا یک فرض: آنجایی که عقدالوضع واحد باشد و در مستثنی هم ضمیر وجود داشته باشد.

لازمۀ وحدت عقدالوضع در جملات پشت سرهم این است که آن جملۀ اول را که مطرح می کند به صورت اسم ظاهر در ناحیۀ مستثنی منه مطرح می کند اما در جملۀ دوم دیگر داعی ندارد اسم ظاهر را تکرار کند چون عقدالوضع یکی است در جملۀ سوم هم دیگر داعی ندارد که عقدالوضع را تکرار

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه