سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 48

صفحه 48

ذلک در مسأله مفرد معرّف به لام جنس انکار می کنند دلالتش را بر عموم که از این معلوم می شود که مقصودشان از عموم، غیر از آن اطلاق شمولی است که مورد قبول اینهاست.

پس در مفرد معرّف به لام جنس اگر از راه دلالت وضعی ادعا شود دلالتش بر عموم، قطعا محل اشکال و مناقشه است و اگر از طریق اطلاق شمولی بخواهند این مسأله را مطرح کنند، این یک توجیهی است، لکن مبنایش مورد قبول نیست. این دو مرحله دارد که هر دو مرحله اش محل اشکال است: یکی اصل صحّت تقسیم اطلاق به شمولی و بدلی و دیگر این که اگر کسی اطلاق شمولی را قائل شد، آیا قبول می کند که مفرد معرّف دلالت بر عموم دارد؟ می بینیم مرحوم آخوند ضمن این که آن مسأله را پذیرفتند لکن در دلالت مفرد معرّف به لام بر عموم کاملا مناقشه و خدشه دارند. در نتیجه؛ در مفرد معرّف به لام نمی شود مسأله عموم را پیاده کرد و اساس مسأله هم همین فهم عرفی و تبادر عند العرف است که بین«احل الله البیع» و«احل الله کلّ بیع» کاملا از نظر فهم عرفی اختلاف وجود دارد درحالی که روی قاعده، اگر مفرد معرّف دلالت بر عموم می کرد، نباید هیچ فرقی بین این دو تعبیر وجود داشته باشد و امّا جمع محلّی به لام، یکی دو تا بحث دارد ان شاء اللّه.

پرسش:

1 - به چه دلیل مفرد معرف به لام دلالت وضعی بر عموم ندارد؟

2 - «احل الله البیع» چه فرقی با«احل الله کل البیع» دارد؟

3 - عام و مطلق از حیث متعلق، چه تفاوتی دارند؟

4 - به چه دلیل مفرد معرف به لام دارای اطلاق شمولی نیست ؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه