سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 483

صفحه 483

الفساق را بگیریم، لازمه اش این است که نسبت به غیر جمل مستثنی منه استثنا عنوان منقطع باشد، وقتی که شما می گویید: «اکرم العلماء» فرض کنید در آنجایی که جمله واحد است، اگر متکلم گفت:

«اکرم العلماء الا الفساق» و کلمه«منهم» در مستثنی مطرح نشد، این جمله ظهور در چه دارد؟ «اکرم العلماء الا الفساق» با اینکه جمع محلی به لام است و جمع محلی به لام هم افاده عموم می کند، اما در عین حال می توانیم بگوییم که معنی جملۀ«اکرم العلماء الا الفساق» به طور عموم استثنا شده اند، چه از علما و چه از غیر علما. غیرعلما که در کلام مطرح نبوده است.

اگر بخواهیم«الا الفساق» را به این نحو معنا کنیم، لازمه اش این است که استثنا را ولو در رابطۀ با بعضی از مصادیقش به عنوان استثنای منقطع مطرح بکنیم. آیا می توانیم این حرف را بزنیم یا اینکه ظاهر این است که استثنا متصل است و استثنای منقطع برخلاف اصل و برخلاف ظاهر است ؟

خلاف ظاهر بودن استثنای منقطع

ظاهر این است که وقتی می گوید: «اکرم العلماء الا الفساق» معنایش این است که«الا الفساق منهم» و الا اگر کلمه«منهم» در تقدیر نباشد و کسی بخواهد روی عموم الفساق تکیه کند، «یلزم ان یکون الاستثناء منقطعا و لو بالنسبه الی بعض افراده» و این برخلاف اصل و برخلاف ظهور کلام است. لذا انسان به فهم عرفی خودش هم که مراجعه می کند، می بیند که هیچ فرقی ندارد که متکلم بگوید: «اکرم العلماء الا الفساق منهم» یا اینکه بگوید: «اکرم العلماء الا الفساق.»

بله؛ گاهی از اوقات در یک دلیل، علما محکوم به یک حکم می شوند و فساق در یک دلیل دیگری محکوم به حکم دیگر، مثل اینکه یک دلیل می گوید: «اکرم العلماء» دلیل دیگر هم می گوید: «لا تکرم الفساق»، اینجا مقتضای عموم این است که همان طوری که علما عمومیت دارد، فاسق و غیرفاسق را شامل می شود«الفساق» هم عمومیت دارد، هم فاسق عالم و هم فاسق جاهل را شامل می شود و لذا شما می گویید: بین این دو دلیل، تعارض به عموم و خصوص من وجه مطرح است. اما در آنجایی که در کلام واحد آن هم به عنوان استثنا مطرح باشد، این دیگر خلاف ظاهر است که کسی بگوید: «الا الفساق» عموم دارد چه فساق از علما و چه فساق از جهال که در نتیجه انقطاع استثنا تحقق پیدا کند.

لذا در این سه صورتی که مسأله ضمیر مطرح نشده است، با توجه به اینکه ظاهر استثنا، استثنای متصل است معنایش این است که ضمیر در تقدیر است و محذوف است و علت عدم ذکر ضمیر، عدم نیاز به ذکر ضمیر است و الا اگر نیازی بود، متکلم، ضمیر را ذکر می کرد، اما چون جمله بدون ضمیر هم ظهور عرفی در همان معنا دارد، دیگر نیازی برای ذکر ضمیر پیدا نمی کند. در نتیجه این سه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه