سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 569

صفحه 569

آن مصلحت عامه مقاومت کند. پس ما نتیجه می گیریم که مسألۀ تفویت مصلحت قبحش مثل قبح ظلم نیست، که لاینفک از ظلم باشد. مسألۀ القای در مفسده قبحش مثل قبح ظلم نیست که این علیّت تامه برای قبح داشته باشد، و قبح لاینفک باشد، بلکه مسأله مثل مسألۀ کذب است که کذب را اگر فی نفسه ملاحظه کنید«یکون قبیحا» اما اگر کنار آن، حفظ نفس محترمه، اصلاح بین مثلا دو طایفۀ از مسلمانان متخاصم آمد، آن مصلحت اقوا رجحان پیدا می کند و این کذب را از قبح خارج می کند.

پس در حقیقت ما در مسألۀ قبح تأخیر بیان از وقت حاجت وقتی که ریشه یابی می کنیم می بینیم در نفس این عنوان، چیزی نیست. آن عناوین دیگر است که اتصاف به قبح دارد، و آن عناوین دیگر هم اتصاف به قبحشان مثل اتصاف کذب به قبح است، نه مثل اتصاف ظلم به قبح. وقتی که این مسأله روشن شد، ما با یک مقدار توضیح این مسأله را در ما نحن فیه پیاده می کنیم، و می گوییم: هیچ مانعی ندارد که عمومی که در کتاب الله وارد شده است مثل«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» مخصّص آن را در کلام امام عسکری(علیه السلام) بعد از دویست سال فاصلۀ بین عام و خاص ملاحظه کنید و عنوان آن، مخصّص باشد، عنوان آن بیان است، لکن این از آن تأخیر بیان هایی نیست که اتصاف به قبح داشته باشد، برای بعضی از مصالحی که ان شاء الله عرض می کنیم.

پرسش:

1 - علت قبح تأخیر بیان از وقت حاجت چیست ؟

2 - تالی فاسد تأخیر بیان در دلیل خاص غیرلزومی چیست ؟

3 - قبح تأخیر بیان از وقت حاجت بر چند قسم است ؟

4 - مشابهت مقام را به باب امکان تعبد به ظن بیان کنید.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه