سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 10 صفحه 576

صفحه 576

صرف عدم ردع نیست، بلکه این، امضای عملی است، آن هم نه یک بار و دو بار، هزارها بار این امضای عملی از ائمه(علیهم السلام) صادر شده است، و الا اگر امضاء نبود، این کار با این اهمیت لا یترتب علیه الا یک فائدۀ قلیله ای، آن هم در موارد خاصه ای، خوب بود هر وقت که می خواستند یک مطلبی را سؤال بکنند، لااقل دوتا می شدند، دو عادل با هم به صورت قراردادی می آمدند یک مسأله ای را از امام می پرسیدند و دوتائی جواب را می شنیدند و دوتائی به صورت بیّنه این مطلب را نقل می کردند که دو عادل شهادت می دادند که امام(علیه السلام) «قال: ان الصلاه الجمعه واجبه» اما چنین چیزی را ما در سیره ها و تاریخ روایت و رواه نشنیده ایم. خیلی کم روایتی داریم که فضلای ثلاثه با هم یک مطلبی را از امام معصوم شنیده باشند و ضبط کرده باشند. شاید در کتاب وسائل ما بین این همه روایاتش نتوانیم صد روایت پیدا کنیم که سائلین یک مطلبی را به صورت متعدد و دسته جمعی از امام پرسیده باشند و بعد نقل کرده باشند. مبنای روایات ما از اول بر همین بوده که یک نفر می شنیده و نقل می کرده، دومی می شنیده، مطلب دیگری را نقل می کرده، و هکذا.

آیا این احتمال و اینکه ائمه آمده بودند برای بیان احکام به صورت نقل روایت، این کاشف از این نیست که اینها این سیرۀ عقلائیه را امضا کرده اند؟ چه امضائی از این بالاتر و چه امضائی از این مکررتر و متعددتر؟ آیا این امضاء حتما باید در قالب یک لفظی تحقق پیدا کند یا اینکه این امضاء عملی به این کیفیتی که ملاحظه فرمودید، بهترین طریقۀ امضاء یک چیزی است که مورد توافق و قبول معصوم(علیه السلام) باشد؟

استفاده تأیید سیره عقلا از برخورد ائمه با فقهای عامه

پس اینطور خیال نشود که اگر ما در سیرۀ عقلائیه، پای امضاء را در کار بیاوریم و بگوییم:

عدم الردع، کفایت نمی کند، دیگر دست ما کوتاه باشد، نه! ما شواهد و قرائن زیادی بر امضاء داریم، از جمله طوائف روایاتی که بعضی از بزرگان متتبع در روایت اشاره می فرمایند یک طایفۀ مفصلی است که ائمۀ ما(علیهم السلام) در برخوردی که با آن فقهائی که در غیر مکتب ائمه تربیت شده بودند و ادعای فقاهت می کردند، داشتند و از آنها سؤال می کردند که شما به چه چیز فتوی می دهید؟ از مثل ابو حنیفه و قتاده و ابن ابی لیلا و امثال ذلک سؤال می کردند که مبنای فتوای شما چیست؟ آنها اول معمولا می گفتند: «کتاب الله». کتاب الله، یک شیء متواتر و جای بحث نیست، ولو اینکه در همان جا هم به بعضی از اینها فرمودند که«ما ورّثک من

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه