سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 102

صفحه 102

همۀ اینها را یک کاسه کرد و مورد بحث قرار داد، لذا باید گفت: عمدۀ بحث، عبارت از شبهات حکمیه است، ولو اینکه بحث، اختصاصی به شبهات حکمیه ندارد، لکن عمده، همان شبهات حکمیه است از دو نظر: یکی اینکه شبهات حکمیه، منشأهای مختلف دارد، گاهی منشأ آن، عدم النص است، گاهی منشأ آن، اجمال النص و گاهی منشأش تعارض نصّین یا نصوص است، اما در شبهات موضوعیه، منشأش اشتباه در امر خارجی است. دیگر آنجا منشأ متعدد وجود ندارد. جهت دوم این است که شبهات حکمیه، عمده معرکۀ آراء و محل اختلاف بین اخباری و اصولی است که اخباری قائل به وجوب احتیاط است و اصولی به جریان برائت قائل است، لذا عمدۀ بحث را در مسألۀ برائت، همان شبهات حکمیه تشکیل می دهد.

اگر ما بخواهیم به حدیث رفع از نظر فقرۀ«ما لا یعلمون» برای عمدۀ بحث در باب برائت استدلال کنیم بر این معنی مبتنی است که مای موصولۀ در«ما لا یعلمون» اختصاصی به شبهات موضوعیه نداشته باشد و عنوان«ما لا یعلمون» هم حکم مجهول و الزام مجهول را شامل بشود و هم شبهات موضوعیه را شامل بشود. این مبنای استدلال به حدیث رفع در رابطۀ با برائت است.

مقتضای وحدت سیاق در حدیث رفع

لکن این مبنا، مورد اشکال واقع شده است، گفته اند که شما نمی توانید«ما لا یعلمون» را شامل حکم مجهول و الزام اعم از حرمت یا وجوب مجهول بدانید، بلکه ظاهر این است که«ما لا یعلمون» به موضوعات خارجیه و شبهات موضوعیه اختصاص دارد، چرا؟ برای علت این مطلب، راه هائی ذکر شده است که چرا به شبهات موضوعیه اختصاص دارد و چرا شامل شبهات حکمیه نمی شود؟ راه هائی برای این اختصاص و عدم شمول، مطرح شده است.

یک راه، مسألۀ وحدت سیاق است، گفته اند که وحدت سیاق اقتضاء می کند که مقصود از این ماء موصولۀ«ما لا یعلمون» فعل باشد، آن فعلی که عنوانش مشکوک است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه