سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 110

صفحه 110

مجهول و غیر معلوم است، عنوان فعل است و ما اگر بخواهیم وحدت سیاق را ملاحظه کنیم، حتما باید مقصود از«ما لا یعلمون» حکم غیر معلوم باشد، برای اینکه تعلق جهل به حکم، یک امر حقیقی است و هیچ واسطه ای در کار نیست.

امکان تعلق جهل به شیء به اعتبار مجهولیت نوع آن

امام بزرگوار(قدس سره) از این بیان ایشان جوابی داده اند که جواب ایشان در قالب یک عبارات و تعبیراتی است که به نظر من اگر آن تعبیرات را کنار بگذاریم و جواب ایشان را به این صورت تقریر کنیم مناسب تر است و شاید صحیح تر هم باشد، و آن این است که در شبهۀ موضوعیه که مثلا یک مایعی در اینجا وجود دارد، لکن بین خمریت و خلیت مردد است، ایشان می فرمود: آن چیزی که مجهول است، عنوان شرب این مایع است، اما خود فعل، هیچ گونه جهالت و عدم علم به آن تعلق نگرفته است، ما در جواب ایشان عرض کنیم که مسألۀ خمریت و مسألۀ خلیت در رابطۀ با مایع، عنوان نوعیت دارد: «المایع الذی یکون خمرا نوع من المایع و المایع الذی یکون خلاّ نوع آخر»، اگر یک چیزی نوعیتش برای انسان مجهول باشد آیا نمی توانیم اضافۀ جهل را به خود آن شیء بدهیم و بگوییم: «هذا الشیء مجهول لنا» به اعتبار اینکه نوع آن برای ما مجهول است؟ مثل اینکه یک حیوانی از دور به چشم می خورد که به طرف انسان می آید، لکنه مردد بین اینکه یک حیوان درنده ای باشد، گرگی باشد یا یک حیوان اهلی باشد، اگر شما اشاره کنید و بگویید:

«هذا الحیوان مجهول» آیا این مجهولیت مربوط به خود این حیوان نیست؟! علت مجهولیت او این است که بواسطۀ دوری راه، نوع این حیوان برای شما مجهول است، می دانید که حیوان متحرک حساس است، اما«انه من نوع الذئب» یا من نوع یک حیوان اهلی غیر موذی؟ برای شما مجهول است. آیا مجهولیت نوع این حیوان معنایش این نیست که«نفس هذا الحیوان مجهول»؟ بطوری که اگر شما به رفیقتان گفتید: «هذا الحیوان الذی یجیئنا لا نعلم، هو غیر معلوم، هو مجهول» و معنای مجهولیت این است که معلوم نیست که آیا داخل در یک نوع درنده است، یا داخل در یک نوع اهلی و غیر موذی است؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه