سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 135

صفحه 135

قاعد، مضطجع، مستلقی، حتی آن غرقایی که در حال غرق شدن است و شما برایش وظیفۀ صلاتی مشخص می کنید، همین«اقیموا الصلاه» به او توجه دارد، منتها ادلۀ دیگر می آیند ماهیت مأموربه را نسبت به افراد مشخص می کنند. کسی که حاضر باشد، نمازش چهار رکعت است، کسی که مسافر است خود قرآن هم تعبیرش این است«و اذا ضربتم فی الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلاه»، نه اینکه یک امر مستقلی به مسافرین متوجه می کند، همان«اقیموا الصلاه» است. خود قرآن می گوید که اگر عنوان مسافر پیدا کردید می توانید از نماز کم بکنید، یعنی چهار رکعت، دو رکعت شود، و همین طور مسألۀ قائم و قاعد و مضطجع، عالم و جاهل، ذاکر و ناسی، و همۀ اینها. بعضی جاها مثل کسی که عاریا نماز می خواند، این وظیفۀ رکوعی و سجودیش در آنجایی که ناظر محترمی وجود داشته باشد این است که با ایماء و اشاره رکوع و سجود کند، نه رکوع و سجود معمولی در نماز دیگران، پس نتیجتا همۀ اینها زیر چتر«اقیموا الصلاه» قرار گرفته اند، منتها ادلۀ دیگر برای هر کدام حدود و ثغور ماهیت و مأموربه را مشخص می کند، حاضر کذا، مسافر دو رکعت به جای چهار رکعت. وقتی که اینطور شد کسی که نمازش نماز مسافر است همان«اقیموا الصلاه» ی را امتثال می کند که حاضر هم همان را امتثال کرده است، لذا کسی نمی تواند تردید کند که اگر نماز مسافر صحیحا واقع شد«و ثم صار حاضرا» نمازش مجزی نیست. کسی چنین حرفی نزده.

معنای رفع جزئیت و شرطیت به وسیله حدیث رفع

در ما نحن فیه هم مسأله همین طور است، وقتی شما گفتید: در مقابل ادلۀ اجزاء و شرائط که به نحو اطلاق، جزئیت اجزاء و شرطیت شرائط را بیان می کند، در مقابل این ادله، حدیث رفع به عنوان یک دلیل حاکم قرار گرفته و حکم می کند به اینکه اگر جزئیت جزئی به عنوان حکم وضعی شرعی منسی واقع شد، این جزئیت، مرفوع است، معنایش این است که این، جزئیت ندارد، این، نسبت به ناسی، شرطیت ندارد. وقتی که تشهدی که جزئیتش فراموش شده برای این ناسی جزئیت نداشته باشد، دیگر در رابطۀ با امتثال

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه