سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 142

صفحه 142

شرعی را برمی دارد.

نتیجتا جمع بین این دو، خیلی روشن است که انسان، ذاکر حکم باشد، لکن موضوع و متعلق حکم را فراموش کند، می داند«شرب الخمر حرام، لکن نسی انّ شرب هذا المایع یکون شرب الخمر» در ما نحن فیه هم می داند که«انّ السوره جزء» که اگر در همان حال از او سؤال کنند که«هل السوره جزء ام لا؟» جواب می دهد: بله، «السوره جزء للصلاه» لکن حواسش پرت است، یادش می رود سوره را در خارج اتیان کند، ایجاد سوره متعلق نسیان او واقع می شود، اما نسبت به جزئیت آن هم علمش هم ذکرش بجای خودش محفوظ است.

پس نتیجتا ما در جواب از این شبهه، این مطلب را عرض می کنیم که گویا شما فقرۀ «رفع النسیان» را با تمسک به فقرۀ«ما لا یعلمون» خلط کرده اید. ما نمی خواهیم تمسک به فقرۀ«ما لا یعلمون» داشته باشیم تا چنین مطلبی پیش بیاید. ما تمسک به فقرۀ«رفع النسیان» یا«رفع ما نسوا» داریم و عرض کردیم که«ما نسوا» هم شامل نسیان حکم می شود و هم شامل نسیان موضوع، و آیا می شود بین این دو تفکیک کنیم، بگوییم: در نسیان حکم، مسألۀ حکومت مطرح است، اما در نسیان موضوع، مسألۀ حکومت مطرح نیست؟ این یک حرفی است که به هیچ وجه قابل قبول نخواهد بود. بله؛ مرحوم محقق نائینی یک نوع شبهات و بیاناتی دارند که بعد ان شاء الله عرض می کنیم.

اشکال عدم امکان توجه خطاب به ناسی به عنوان ناسی

اما شبهۀ دوم این است که می گویند: این کسی که سوره را فراموش کرده است لا محاله اگر بخواهد عبادتش صحیح باشد باید به این نحو باشد که یک امر به نماز نه جزئی غیر سوره، به این شخص توجه پیدا کند و این امرش یک امر خاصی باشد و مأمور بهش به جای ده جزء، نه جزء باشد و ما بگوییم که این اتیان به مأمور به«مطابق لما هو متوجه الیه» و لا محاله باید عملش صحیح باشد و مثلا از نماز ده جزئی کفایت کند در حالی که اگر بخواهند برای این آدم یک امر خاصی آن هم به صورت خطاب مطرح کنند، طبیعتا باید به

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه