سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 207

صفحه 207

کردیم و بالنتیجه به تعبیر ایشان لازم می آید که حکم از موضوع خودش تخلّف پیدا کرده باشد: الان این شرب توتون با این که مشکوک الحلیه و الحرمه است و با این که شرب توتون مشکوک الحلیه و الحرمه است باید عنوان اباحۀ ظاهریه داشته باشد، لکن چون به حسب واقع، «صار متعلقا للنهی من الشارع» اباحه ظاهریه وجود ندارد، غایت تحقق پیدا کرده، پس در نتیجه با این که در این موضوع، هیچ تغییری پیدا نشده و در رابطۀ با مکلف، هیچ تبدلی پیدا نکرده، این از حکم به اباحۀ ظاهریه خارج شود به خلاف آن جائی که غایت علم باشد، به مجرد این که مکلف عالم شد، تبدل پیدا می شود و تبدل می تواند غایت برای حکم ظاهری قرار گیرد. اما این جائی که در رابطه با مکلّف، هیچ تبدلی پیدا نشده و خودبه خود به حسب واقع، متعلق نهی شارع بوده یا واقع شده و هیچ هم مکلف در جریان نهی مولا قرار نگرفته است، چه تبدلی در این موضوع پیدا شده است؟ الان هم «شیء مشکوک حلیته و حرمته» و از نظر مکلف هم وضع جدیدی برای او پیدا نشده است. پس باید بگوئیم: همین شیء مشکوک الحلیه و الحرمه، حکمش عبارت از اباحۀ ظاهریه است بدون اینکه تبدل وضعی پیدا شود، در نتیجه موضوع از حکم خودش جدا شد و تخلف پیدا کرد و تفکیک بین حکم و موضوع، مثل تفکیک بین علت و معلول است. همان طوری که نمی شود معلول را از علت جدا کرد، حکم را هم نمی شود از علت جدا کرد و در استحاله، این دوتا مانند هم هستند.

این بیان ایشان به حسب ظاهر، خوب است و از نظر علمی، قابل دقت است. ابتداء ما عرض می کنیم که اگر عنوان«حتی یرد فیه نهی» عنوان غایت باشد که در تعبیر ایشان هم تعبیر به غایت شده است، لکن در بحث دومی که ایشان بعدا ذکر می کنند، دو صورت تصویر کرده اند: یکی اینکه این«حتی» عنوان غایت داشته باشد و یکی اینکه این قید برای موضوع در«کل شیء مطلق» باشد.

تخلّف حکم از موضوع در صورت قید موضوع بودن«حتی»

ما اولا به ایشان عرض می کنیم؛ بر فرض که این بیان شما درست باشد، روی فرض

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه