سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 216

صفحه 216

عدم دلالت حدیث بر اباحۀ ظاهریه و واقعیه

ایشان می فرماید: اگر چنین پاسخی به سؤال ما بدهید، خوب، بسم الله، بفرمائید ببینیم آیا حدیث، اباحۀ واقعیه را می گوید یا اباحۀ ظاهریه را می گوید؟ در حالی که ما گفتیم: هیچ کدامش را نمی تواند بگوید. دلالت بر اباحۀ واقعیه را در آن بحثهای قبلی گفتیم: حدیث نمی تواند داشته باشد، اباحۀ ظاهریه را هم در دلیل اولی که دیروز ذکر کردیم، ثابت کردیم که حدیث نمی تواند اباحۀ ظاهریه را دلالت داشته باشد، پس شما کدام را می خواهید؟ هرکدام را بخواهید، مواجه با محظور هستید. حدیث نمی تواند مفید اباحۀ واقعیه باشد، و نه می تواند مفید اباحۀ ظاهریه باشد. اباحۀ واقعیه را در دو بحث قبل گفتیم، اباحۀ ظاهریه را هم دلیل دیروز ما اقتضا کرد که حدیث نمی تواند دلالت داشته باشد.

اگر در جواب ما، یک حرف چهارمی بزنید؛ بگوئید که ما با این استصحاب عدم ورود نهی، می خواهیم یک اباحۀ عقلیه و عدم حظر عقلی را ثابت کنیم، ایشان می گوید: اصلا آن را از بحث باید کنار ببریم، برای این که اباحۀ عقلیه نه اثر شرعی و حکم شرعی است و نه موضوع برای حکم شرعی است، در حالی که استصحاب و مطلق اصول عملیه، باید یا موضوع اثر شرعی باشد و یا خودش یک اثر شرعی باشد، لذا انسان نمی تواند استصحاب را در هر چیزی جاری کند.

پس هیچ یک از این پاسخهای چهارگانۀ شما نتوانست پاسخ صحیحی باشد. در نتیجه اگر بخواهید از یک طرف، پای حدیث را به عنوان دلیل مطرح کنید و از یک طرف با استصحاب عدم ورود نهی برای احراز عدم غایت پیش بیائید، به جائی نخواهید رسید و امکان جمع بین این مسائل وجود ندارد.

لازمۀ استقلال دلیل

این بیان لطیف و دقیقی بود که ایشان اینجا ذکر کردند که البته یک قسمتش لا ینبغی من

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه