سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 234

صفحه 234

بگذاریم، اینجا ایجاب احتیاط، انسان را عالم به تکلیف نمی کند بلکه بالاتر؛ ایجاب احتیاط، مورد جهل به تکلیف است و معنی ندارد یک حکمی که موردش جهل است، رافع جهل باشد. پس حکمی که در ظرف جهل، جعل شده نقشش این باشد که جهل را برطرف کند و غیر عالم را متبدل به عالم کند، غیر معقول است. پس اگر کسی بخواهد بگوید: ایجاب احتیاط، بیان تکلیف است و علم به تکلیف را برای انسان اقتضا می کند، این صحیح نیست. اما اگر کسی بگوید که ایجاب احتیاط، مصحّح عقاب مولاست، یعنی اگر مولا ایجاب احتیاط کرد و مکلف رعایت نکرد، مولا می تواند به استناد ایجاب احتیاط، مکلف را عقاب کند، لذا معنای قاعدۀ قبح عقاب بلابیان فقط بیان تکلیف نیست، بیان، یعنی بیانی که مصحّح عقاب است، بیانی که به دنبالش مولا می تواند عقاب کند. اگر چنین بیانی نباشد، عقاب بدون چنین بیانی، قبیح است. اما اگر مولا ایجاب احتیاط کرد، ایجاب احتیاط، «بیان مصحح للعقوبه من قبل المولی».

فرق بین حدیث سعه با قاعده قبح عقاب بلا بیان

پس با اینکه این مطلب را در توضیح بیان مرحوم محقق نائینی عرض کردیم، لکن در مقام مناقشه به ایشان عرض می کنیم که بین ما نحن فیه و بین قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان فرق می کند: قاعدۀ قبح عقاب در مقابل دلیل وجوب احتیاط کاملا محکوم است اما «الناس فی سعه ما لا یعلمون» نسبت به دلیل وجوب احتیاط، لیس بمحکوم، پس این تفصیل مرحوم محقق نائینی(ره) بین«ما» موصوله و«ما» مصدریۀ زمانیه قابل مناقشه به نظر می رسد و ظاهر این است که علی کلا التحقیقین و علی کلتا القرائتین، حدیث سعه، محکوم دلیل وجوب احتیاط نیست بلکه در ردیف همان دلیل وجوب احتیاط و به عنوان معارض با دلیل وجوب احتیاط مطرح است.

مرحوم محقق خراسانی(ره) از یک ناحیۀ دیگر یک تفصیل دیگری ذکر کرده اند و آن این است که بنابر اینکه دلیل وجوب احتیاط تمام باشد آیا وجوب احتیاط چه نحو وجوبی است؟ آیا احتیاط به عنوان یک واجب طریقی مطرح است؟ یا به عنوان یک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه