سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 239

صفحه 239

بود، گریبان تو گرفته نمی شود، حدیث سعه این معنی را دلالت دارد و دلیل وجوب احتیاط بنابر اینکه وجوب احتیاط وجوب طریقی باشد، می گوید: من آمده ام برای اینکه بر این حرمت مجهوله تحفظ بشود، و اگر بر آن تحفظ نکنی، گریبان تو گرفته می شود.

پس هردو روی حرمت مجهوله انگشت می گذارند، حدیث سعه می گوید: از ناحیۀ این حرمت مجهوله، شما در سعه هستید و گریبان شما را نمی گیرند و دلیل وجوب احتیاط می گوید: در همین رابطه باید احتیاط کنید و گریبان شما را می گیرند بطوری که اگر احتیاط نکردی و به حسب واقع، حرام بود، استحقاق عقوبت بر مخالفت حرام پیدا می کنید«و هذا معنی المعارضه» معنای معارضه همین است که در مورد واحد و در موضوع واحد، دو دلیل اثبات و نفی داشته باشند، دو دلیل ضد هم را بگویند، این می گوید: از ناحیۀ حرمت مجهوله، خیالت راحت، آن می گوید: نخیر!! از ناحیۀ حرمت مجهوله نمی تواند خیال تو راحت باشد بلکه باید احتیاط کنی که مخالفتی با آن حرمت مجهوله تحقق پیدا نکند. در نتیجه اگر وجوب احتیاط به عنوان وجوب طریقی مطرح باشد، بین حدیث سعه و بین دلیل وجوب احتیاط معارضه در کار است.

حکومت ادلۀ وجوب احتیاط بر حدیث سعه

اما اگر وجوب احتیاط را به عنوان یک وجوب نفسی گرفتیم و خودش ثواب و عقاب داشت و خودش حساب مستقل داشت، اینجا حدیث سعه محکوم دلیل وجوب احتیاط است، برای اینکه حدیث سعه می گوید: تا زمانی که علم به تکلیف حاصل نشود، شما در سعه هستید و دلیل احتیاط می گوید: «انا تکلیف و انا حاکم بوجوب الاحتیاط» و وجوب احتیاط هم خودش تکلیف مستقلی است و ثواب و عقاب دارد. پس من که آمدم و حکم به وجوب احتیاط می کنم و وجوب هم وجوب نفسی است و خودش ثواب و عقاب دارد.

اگر علم به من پیدا نکنید«انت فی سعه» اما بعد از آنکه علم پیدا کردید با آمدن من دلیل وجوب احتیاط و عالم شدن به وجوب احتیاط، دیگر«ما لا یعلمون» تحقق ندارد. درست است که نسبت به حکم واقعی اولی، عدم العلم محفوظ است، اما فرض این است که غیر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه