سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 246

صفحه 246

که«اسکتوا عما سکت الله عنه» احکامی را که خداوند اصلا بیان نکرده، روی هر علت و هر ملاکی، شما کاری به آنها نداشته باشید، شما هم در مقابل آن ها ساکت باشید و فکر نکنید که چنین حکمی، وجود دارد. «اسکتوا عما سکت الله عنه» همان طوری که خداوند بیان نفرموده و کانّ این ها را نادیده فرض کرده است، شما هم نادیده فرض کنید و وجود این ها را کالعدم بدانید.

مورد«اسکتوا عما سکت الله عنه» با ما نحن فیه فرق می کند: ما نحن فیه(مسأله برائت) مربوط به مواردی است که چه بسا خداوند مثلا آنها را بیان کرده، حتی در لسان خود خدا و ائمه هدی(علیهم السلام) هم بیان شده است و شاید تعدد بیان هم داشته باشد، لکن به علت مخالفت هائی که با اسلام می شده است چه از ناحیۀ دشمنان و چه از ناحیۀ غاصبان حکومت، این احکام بیان شده، به دست ما نرسیده است و ما هرچند در کتاب های روانی خودمان فحص کردیم، روایتی که دلالت بر این حکم کند، ملاحظه نشد. محل بحث ما در باب برائت، احکامی نیست که خداوند آنها را بیان نکرده باشد، بلکه احکامی که اگر هم بیان شده باشد، به دست ما نرسیده است، روی مخالفت ها، روی ظلم ظالمین و مخالفت با ائمۀ معصومین(علیهم السلام) تلاش زیادی شده برای اینکه مقال ائمه در اختیار مردم قرار نگیرد. ما در چنین جائی می خواهیم دست به دامن اصاله البرائه بزنیم و از حدیث و آیه و روایت اصاله البرائه را استفاده کنیم.

فرق بین حدیث حجب و حدیث رفع

لذا مناقشۀ در این حدیث این است که مناقشه کننده می گوید: بین این حدیث و حدیث رفع، فرق وجود دارد. در حدیث رفع می گوید: «رفع ما لا یعلمون» اما علت عدم علم، چه باشد؟ هرچه باشد، ما نحن فیه هم عدم العلم است ولو به هر علتی علم در اختیار ما واقع نشده باشد، اما در این حدیث، یک خصوصیتی برای مانع و حاجب ذکر شده است که این خصوصیت نمی گذارد حدیث بر ما تطبیق پیدا کند و آن این است که می فرماید:

«ما حجب الله علمه» چیزی را که خداوند نگذاشته که شما علم به آن پیدا کنید، تکلیفی را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه