سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 247

صفحه 247

که خداوند علمش را از شما و از بندگان، حاجب شده. این اسناد حجب«الی الله تبارک و تعالی» یک قرینه ای می شود که حدیث را از سیاق حدیث رفع خارج کند و داخل در سیاق«اسکتوا عما سکت الله عنه» قرار بدهد و اگر این شبهه و این احتمال در حدیث آمد، دیگر از مسألۀ برائت مورد بحث ما خارج می شود.

آیا این شبهه بر استدلال به حدیث وارد است یا نه؟ با توجه به چند نکته، این شبهه وارد نیست.

اسناد افعال اختیاریه انسان به خداوند

یک نکته این است که در جای خودش در مسألۀ جبر و تفویض(که ما در بعضی از بحث ها، مفصل آن را در جلسات متعدد ذکر کردیم) ثابت شده که این افعال اختیاریۀ عبادیه همان طوری که اسنادش به خود انسان ها جایز است، به یک معنی هم قابل اسناد به الله تبارک و تعالی است، برای این که انسانها اگرچه با ارادۀ خودشان، این افعال را انجام می دهند، اما این طور نیست که نیرو و قدرت مستقلی در انجام این امر از خود داشته باشند و بالاترین مسأله ای که در افعال اختیاریۀ انسان ها باید مورد دقت قرار گیرد، این است که وجود فاعل، نقش مؤثری در حصول فعل دارد و اگر فاعل، وجود نداشته باشد، معنی ندارد که این فعل از این فاعل، تحقق پیدا کند، در حالی که وجود فاعل در اختیار خود فاعل نیست. ما که دائما فریاد استقلال اراده می زنیم، معنایش این نیست که - به اصطلاح علمی: - می توانیم همۀ موانع را از ناحیۀ خودمان جلوگیری کنیم و سد کنیم.

وجود خود فاعل در اختیار خود فاعل نیست. این ممکن الوجود است، و مرتبط به علت است و بلکه بالاتر؛ عین الربط بالعله است. پس چیزی که خودش ممکن الوجود است و وجودش در اختیار خودش نیست، بلکه عین ارتباط به علت و خداوند تبارک و تعالی است، چگونه می تواند ادعای استقلال در فعل داشته باشد؟ استقلال، یعنی همۀ مسائل در اختیار خود فاعل باشد، تمام عوامل مؤثره و جهات دخیله، در اختیار فاعل باشد، در حالی که ما می بینیم کثیری از آنها در اختیار فاعل نیست و حداقل وجود خود فاعل است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه