سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 281

صفحه 281

می کنند را نمی توانند از طریق بیان مرحوم محقق اصفهانی به آن برسند.

در نتیجه؛ ما به قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان نیاز داریم و این قاعده هم خودش یک قاعدۀ مستقله ای است و از احکام مستقلۀ عقلیه است و اینطور نیست که این قاعدۀ زیر چتر مسألۀ قبح ظلم باشد بلکه خودش یکی از قواعد مستقلۀ عقلیه است و تمامیتش جای بحث نیست.

(سؤال... و پاسخ استاد:) همان عقلی که حکم می کند به اینکه اطاعت منعم واجب است، در همان مسیر حکم می کند به اینکه مخالفت منعم، موجب استحقاق عقوبت است، در همان مسیر چنین حکمی دارد و مسأله بر پایۀ قبح ظلم نیست، که اگر فرض کنیم که ظلم هم قبیح نبود، همین مسائل وجوب اطاعت منعم و استحقاق عقوبت بر مخالفت، باز در جای خودش ثابت بود. پس مسألۀ عقلیه تنها در محدودۀ اطاعت نیست، در مخالفتش هم حکم عقل تحقق دارد.

عرض کردیم که قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان در سه مرحله باید بحث بشود، مرحلۀ اول تمام شد.

مقایسۀ بین قاعدۀ«قبح عقاب بلا بیان» با وجوب دفع ضرر محتمل

اما مرحلۀ دوم که مسألۀ ملاحظۀ قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان، با قاعدۀ دفع ضرر محتمل است، این را باید به بحث از ادلۀ اخباریین موکول کنیم. اخباریین به قاعدۀ لزوم دفع ضرر محتمل تمسک کرده اند، همان طوری که قائلین به برائت فی الجمله به قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان تمسک کرده اند اجمالا اخباریین هم در دلیل عقلشان به قاعدۀ لزوم دفع ضرر محتمل تمسک کردند. ما ان شاء الله اول باید آن قاعده را درست معنی کنیم و ببینیم که محدوده این قاعده چیست؟ و روی چه ملاکی آن قاعده تحقق دارد؟ و بعد ببینیم که آیا بین آن قاعده با قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان یک اصطکاک و تعارضی وجود دارد یا اینکه هر کدام یک مورد مستقلی دارند و هیچ گونه با هم منافاتی ندارد و قاعدۀ لزوم دفع ضرر محتمل به مسألۀ برائت و مجرای برائت ارتباطی ندارد؟ که توضیحش را ان شاء الله

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه