سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 283

صفحه 283

الواقعی المعلوم بالاجمال». این حکمی است که عقل می کند و نیاز هم ندارد که یک دلیل شرعی دلالت بر این معنی داشته باشد. نظیر این را شارع می تواند در مواردی که علم اجمالی وجود ندارد، بیان بکند و خیلی روشن بگوید: در موارد شک در حکم، باید احتیاط کنی، باید در حرمت مشکوکه از حرام مشکوک، اجتناب کنید، مثلا واجب مشکوک را باید رعایت کنید. اگر مولا چنین بیانی داشته باشد، آیا قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان می تواند معارض دلیل وجوب احتیاط واقع شود؟ و یا دلیل وجوب احتیاط، بیان و مع وجود هذا البیان، دیگر جا برای قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان وجود ندارد؟

تقدّم ادله احتیاط بر ادله برائت

واقع مسأله، همین است که اگر ادلۀ احتیاط تمام باشد، قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان محکوم است و ما در اول بحث برائت، عرض کردیم که اصلا نمی توانیم بگوئیم که ما با اخباریین در قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان دعوا داریم، یعنی اخباریین نمی توانند قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان را منکر شوند، مگر آنها خدای نکرده فاقد عقلند؟! مگر عقلشان یک نوع درک خاصی، غیر از درک عقل اصولی دارد؟! مسأله همه اش روی این تمرکز پیدا می کند که آیا روایات و ادلۀ احتیاط از نظر سند و دلالت، این مقدار توان دارند که در شبهات حکمیۀ بدویه هم، حکم به وجوب احتیاط کنند؟ آنها می گویند بله، به نظر ما، چنین صلاحیت و توانی در آنها وجود دارد، اما ما بیشتر روی ادلۀ احتیاط از نظر عدم تمامیت تکیه می کنیم. گرچه بعضی از ادله ای که ما برای برائت اقامه کردیم از آیات و روایات، با ادلۀ احتیاط معارض بودند یعنی اگر ادلۀ احتیاط هم تمام بود، حاکمیتی بر آن ادلۀ برائت نداشت، بلکه به عنوان یک معارض با دلیل برائت مطرح بود، اما در عین حال، عمدۀ بحث ما با اخباریین به ادلۀ احتیاط رجوع می کند که آیا ادلۀ احتیاط، قابلیت و صلاحیت ایجاب احتیاط در موارد برائت را دارد یا ندارد؟

در نتیجه قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان چیزی نیست که یک آدم عاقلی بتواند آن را انکار کند و اخباریین هم منکر این معنی نیستند، منتها ادلۀ احتیاط، حاکم بر قاعده است که ما

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه