سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 307

صفحه 307

نمی شود که اصلا باید روایات را از ما نحن فیه خارج کنیم برای اینکه مربوط به کفر و انکار قلبی و امثال ذلک است. نمی توانیم بگوئیم: چون در این عبارت، یک کلمه جهلی واقع شده است و یک کلمه«وقفوا» وارد شده است، این بر ما نحن فیه انطباق پیدا می کند، به لحاظ اینکه در شرب توتون، جهل در کار است و هم اخباریین حکم به وجوب وقوف می کنند. چگونه این روایت ارتباطی به مسألۀ شرب توتون پیدا می کند؟ این مسألۀ فرعی است و حکم فقهی است که مورد بحث است و جهل و عدم نهی راجع به جنبۀ فقهی این مسأله مطرح است و این چه ارتباطی دارد به این که عنوان«کفروا و جهلوا» و امثال ذلک را اینجا بتوانیم پیاده کنیم؟ لذا وجوب وقوف از روایاتی که تحت این مقوله مطرح اند، حتی یک روایت در ما نحن فیه، استفاده نمی شود که از یک طرف موردش ما نحن فیه باشد و از طرف دیگر دلالت بر وجوب وقوف داشته باشد. در بین روایات این طایفه حتی به یک روایت نمی توانیم برخورد کنیم.

استدلال به«الوقوف عند الشبهه خیر من الاقتحام فی الهلکه»

اما قسم دیگر یا طایفۀ دیگر، روایاتی است که مسألۀ وقوف را به ضمیمۀ یک علتی بیان کرده، مثل همین تعبیر معروف که در بعضی از روایات هست: «الوقوف عند الشبهه خیر من الاقتحام فی الهلکه» اگر کسی«عند الشبهات» وقوف کند، «خیر». این«خیر» به معنای افعل التفضیل نیست، «خیر» به معنای تعیّن است، همان طوری که از سابق در ذهن من است که مرحوم شیخ انصاری(قدس سره) در رسائل اشاره می کند به این که کلمۀ «خیر» در خیلی از موارد به معنای تعیّن بکار می رود مثل آن روایت معروفه از امام صادق(علیه السلام) که اگر من یک روز از ماه رمضان را افطار کنم بهتر از این است که «اضرب عنقی» که در بعضی از روایاتش تعبیر به«خیر» شده است. «الوقوف عند الشبهه خیر» یعنی تعین دارد«من الاقتحام فی الهلکه».

با ملاحظۀ اینکه در بحث اصولی و فقهی نوعا یک مسألۀ ثواب و عقاب اخروی مطرح است، نه مسائل دیگری که مربوط به این دنیاست، پیداست که باید مقصود از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه