سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 365

صفحه 365

عملی است که استصحابی اقتضا کند آن حکم را و آن حکم تنجز پیدا می کند. می فرماید:

تنجز حکم قابل تعدد نیست یعنی نمی شود یک حکم، دوبار تنجز پیدا کند و از دو طریق تنجز پیدا کند. حکم به واسطۀ یک جهت و به واسطۀ وجود یک حجت، اعم از قطع و غیر قطع، بعد از آن که تنجز پیدا کرد دیگر قابل این نیست که ثانیا هم تنجز پیدا کند. حکم قابلیت و صلاحیت تعدد تنجز را ندارد و وقتی حکم منجز شد، معنای تنجزش این است «یترتب علی مخالفته استحقاق العقوبه».

اینطوری که مرحوم محقق خراسانی(ره) برای حکم مراتبی را ذکر می کنند، آخرین مرتبۀ حکم، مرتبۀ تنجز است که معنای مرتبه تنجز، یعنی حکم به حد و به مرتبه ای رسیده که دیگر اگر کسی مخالفت کند، چوب و کتک در کار است، استحقاق عقوبت بر مخالفت آن مترتب است یعنی آخرین مرتبۀ حکم، عبارت از مرتبه تنجز و وصول به این مرتبه است. حالا که به این مرتبه رسید دیگر دوباره به این مرتبه نمی رسد. حکم وقتی که به مرتبه تنجز رسید، دیگر تمام شد، حال از طریق دیگر برای مرتبۀ دوم، نفس همین حکم در نفس همین واقعه به مرتبه تنجز برسد، این شاید یک امر غیر معقول باشد. اگر ما این را هم قبول نکنیم لا محاله غیر واقعیت دربارۀ آن تطبیق می شود و احتمال عدم معقولیت در مورد آن جریان دارد. این به عنوان یک مقدمه بود.

معنای تنجّز تکلیف

مطلب دیگری که در کلام ایشان ذکر می شود که به این هم به عنوان مقدمه باید توجه کرد تا بعد در موردی که ایشان ذکر می فرماید تطبیق کنید این است: در مورد علم اجمالی که ما در اصول بحث کردیم، در کتاب القطع روی این مسأله بحث کردیم که«العلم الاجمالی منجز کالعلم التفصیلی». در علم تفصیلی به لحاظ اینکه در متعلقش هیچ گونه تردد و تعددی وجود ندارد، آنجا معنای منجّزیت، یک معنای روشنی است. اما وقتی سراغ علم اجمالی می آئیم وقتی می گوئیم: شما اگر علم اجمالی پیدا کردید به این که یا نماز ظهر و یا نماز جمعه واجب است، این علم اجمالی شما منجز است، معنای منجزیت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه