سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 371

صفحه 371

الجهات فعلیت دارد، یعنی مولا به هیچ وجه و به هیچ طریقی راضی نیست که این تکلیف مخالفت شود، سواء اینکه این تکلیف به نماز ظهر متعلق شده باشد و یا به نماز جمعه، در منجزیت علم اجمالی، چنین خصوصیتی در رابطۀ با آن تکلیف معلوم بالاجمال شرط است که توضیحش را در باب اشتغال ان شاء الله عرض می کنیم.

این آدمی که علم اجمالی داشت و علم اجمالی او به چنین تکلیفی متعلق شد و معلوم بالاجمال او، تکلیفی است که لا یرضی المولی بترکه اصلا، به هیچ وجه مولا راضی به ترک آن نیست، به هرچه متعلق شده باشد چه به ظهر و یا به جمعه، وقتی که شما چنین علم اجمالی دارید و با این دید به این تکلیف نگاه می کنید، و فرض هم این است که این علم اجمالی قبل از مسألۀ قیام یک حجت معتبر، برای شما حاصل شده است، حالا با وجود این علم اجمالی به یک حجت شرعیه ای برخورد کردید که آن حجت شرعیه می گوید: نماز جمعه واجب است. سؤال این است که آیا آمدن و قیام یک حجت معتبره بر وجوب نماز جمعه، چه نقشی دارد که علم اجمالی با آن عظمت و با آن قدرت را از قدرت خودش کنار ببرد؟

عدم منتفی شدن اثر علم اجمالی به واسطه قیام حجت معتبره

شما که نمی گویید: با آمدن حجت معتبره، علم اجمالی زائل شد. اگر انحلال حقیقی را می گفتید، معنای انحلال حقیقی این است که وقتی حجت معتبره آمد، زال العلم الاجمالی، و علت از بین رفت و علت منجزه که از بین رفت، معلولش هم از بین می رود.

اما معنای انحلال حکمی این است که علم اجمالی با قیام حجت معتبره بر وجوب نماز جمعه، از بین نرفته است و منعدم نشده است، و بعد از آن که منعدم نشده، شما به چه مناسب آن را از تأثیر خودش در رابطۀ با نماز ظهر کنار می برید و می گویید: قبل از اینکه حجت معتبره قائم شود، ما نمی توانستیم یک اصل نافی تکلیف در مورد نماز ظهر جاری کنیم اما حالا که یک حجت معتبره بر وجوب نماز جمعه قائم شد، دیگر هیچ مانعی ندارد که شما استصحاب عدم وجوب را دربارۀ نماز ظهر و اصاله البرائه را دربارۀ نماز ظهر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه