سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 388

صفحه 388

امارات برای تنجز واقعیات نقشی ندارند، فرض این است که این امارات حجیت شرعیه دارند و معنای حجت شرعیه، قسمت مهمش مسألۀ منجزیت است، همان منجزیت واقع و همان حکم واقعی، و یا باید این حرف سوم را بگوییم که این هم باطل است، که اماره، حکمی را می تواند منجز کند، ولو اینکه آن حکم برخلاف واقع باشد، این هم که با معنای تنجز سازگار نیست. منجزیت، معنایش این است«ای فی صوره المطابقه» و واقع به واسطۀ اماره تنجز پیدا می کند، و معنا ندارد که غیر واقع به واسطۀ اماره، ولو حجت شرعیه باشد، تنجزی داشته باشد.

لذا ایشان می فرماید: حالا که ما نمی توانیم به این حرفها ملتزم شویم، از یک طرف مقدار و تعداد، واحد است و از طرف دیگر، امارات واقع را منجز می کنند و از طرف دیگر غیر واقع نمی تواند به امارات تنجز پیدا کند، نتیجه این می شود که همان انطباق قهری حاصل شود و معنای انطباق قهری، زوال موضوع علم اجمالی است و اگر علم اجمالی زائل شد، «یکون الانحلال حقیقیا». معنای انحلال حقیقی همین است که دیگر عنوان علم اجمالی و موضوعش منعدم شود. پس ایشان انحلال حقیقی را روی این تقریب با انطباق قهری، نتیجه می گیرد.

لزوم احراز اتحاد معلوم بالتفصیل، با معلوم بالاجمال در انحلال حقیقی

لکن تنها یک اشکال به کلام ایشان وارد است، و آن این است که حتی اگر ما به جای قیام اماره، علم تفصیلی هم فرض کنیم، اگر علم اجمالی بخواهد انحلال حقیقی پیدا کند، یک مطلب دیگری لازم است و آن این است که بدانیم و احراز کنیم که این مفاد اماره و یا معلوم بالتفصیل، همان معلوم بالاجمال است نه از نظر مقدار، مقدار ملاک نیست، باید بدانیم که این همان است و الا اگر مسأله احراز نشود، چرا انطباق حاصل شود؟ در این مثالی که ما بعد در کلام امام بزرگوار(ره) عرض می کنیم، فرض کنید علم اجمالی دارد به این که این جا خمری وجود دارد و یک علم تفصیلی هم پیدا می کند به اینکه اناء واقع در طرف یمین، خمر است، اما احتمال می دهد که این خمر معلوم بالتفصیل، غیر از آن خمر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه