سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 392

صفحه 392

می گفتیم: «اما هذا خمر و اما ذلک الخمر» اما بعد از آن که علم تفصیلی آمد و اصلا هم نمی دانیم که این معلوم بالتفصیل همان معلوم بالاجمال است، اگر بدانیم که بحثی نیست.

در نتیجه احتمال می دهیم که معلوم بالتفصیل ما، غیر از آن معلوم بالاجمال باشد، لکن این احتمال مغایرت، سبب نمی شود که عنوان علم اجمالی بقاء قائم به نفس انسان باشد یعنی با آمدن علم تفصیلی وقتی که به نفس خودمان مراجعه می کنیم، می بینیم که دیگر علم اجمالی نیست، آن که در نفس ما هست، دو حالت است: یکی علم تفصیلی متعلق به اناء یمین، که از آن به قضیه بتّیه تعبیر می کنیم و یکی شک متعلق به خمریت اناء یسار، که به عنوان یک قضیۀ مشکوکه مطرح است.

پس خلاصۀ بیان ایشان و نقطۀ حساس بیان ایشان این است که ایشان معیار در انحلال حقیقی را این قرار می دهند که معنای انحلال حقیقی این است که علم اجمالی نباشد، و بودن و نبودن علم اجمالی، مربوط به ملاحظۀ صفحه نفس است، عالم نفس انسانی باید ملاحظه شود، ببینیم که علم اجمالی بعد از آمدن علم تفصیلی، به این کیفیتی که عرض کردیم، هست یا نیست. ما وقتی به نفس خودمان مراجعه می کنیم، می بینیم که بعد از آمدن چنین علم تفصیلی، دیگر دو علم نداریم، بلکه حالت فعلی مسأله، روی علم تفصیلی به یک قضیه و شک در رابطۀ با قضیه دیگر است«و هذا معنی الانحلال الحقیقی». این بیان ایشان است در رابطۀ با انحلال حقیقی. حال یک قسم از بحث راجع به کلام ایشان است و یک قسمت هم نتیجه گیری در اصل مسأله است. ما تقریب سوم استدلال اخباریین به دلیل عقل را بررسی می کردیم و به اینجا منتهی شدیم، لذا باید این حرفها به عنوان یک نتیجه در مقابل تقریب سوم دلیل عقل اخباریین مورد استفاده واقع شود. که ان شاء الله عرض می کنیم.

پرسش:

1 - انحلال حقیقی علم اجمالی را از نظر محقق اصفهانی(ره) توضیح دهید.

2 - اشکال استاد را بر کلام محقق اصفهانی(ره) در لزوم احراز اتحاد معلوم بالتفصیل با

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه