سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 395

صفحه 395

است و مراجعه کند و ببیند که آیا با آمدن این علم تفصیلی، باز هم علم اجمالی وجود دارد؟ (و به تعبیر ایشان مثلا یک قضیه منفصلۀ حقیقیه وجود دارد؟) یا اینکه با آمدن علم تفصیلی و یا علم اجمالی صغیر، دو قضیه پیدا می کنیم: یک قضیۀ قطعیه، و یک قضیۀ مشکوکه؟

پیداست که در جمیع موارد، حتی آنجاهائی که اول، علم اجمالی وجود ندارد، اگر در یک محلی علم اجمالی وجود ندارد، بلکه شما علم تفصیلی دارید به اینکه این ظرف واقع در طرف یمین، خمر است، ظرف واقع در طرف یسار، برای شما مشکوک است، اینجا اگر شما دو تا را روی هم بریزید، به یک علم اجمالی تبدل پیدا می کند، همین جایی که ابتداء علم تفصیلی و مشکوک به شک بدوی وجود دارد، وقتی که با هم مخلوط شود، یعنی روی هم رفته ملاحظه شود، ما می توانیم تعبیر کنیم به یک معلوم بالاجمال و علم اجمالی. اما واقعش این است که علم اجمالی وجود ندارد، آن چه که در نفس انسانی تحقق دارد، نسبت به اناء واقع در طرف یمین، یک علم تفصیلی است و نسبت به اناء واقع در طرف یسار، یک شک و قضیۀ مشکوک فیها. پس در بحث ما با آمدن علم تفصیلی که قبلا علم اجمالی وجود داشته است، می بینیم که دیگر علم اجمالی در کار نیست و صفحۀ نفس از علم اجمالی خالی است، بلکه در صفحۀ نفس دو قضیه وجود دارد: یک قضیۀ معلومۀ بالتفصیل، و یک قضیۀ مشکوکه.

عدم جریان ملاک امام(ره) برای انحلال حقیقی در تمام فرضها

عرض کردیم: این فرمایش ایشان، در رابطۀ با معیار و میزان در انحلال حقیقی است که اصلا معنای انحلال حقیقی، چنین معنایی است، بسیار بیان خوبی است. اما این، همۀ فروض مورد بحث ما را شامل نمی شود. ولو اینکه بیان ایشان در مسألۀ برائت و استدلال اخباریین، همان طوری که ان شاء الله عرض می کنیم، پیاده می شود، اما چون بحث ما، یک بحث کلی بود، و به آن جائی که در دنبال علم اجمالی، علم تفصیلی و یا علم اجمالی در محدودۀ کوچک تر وجود داشته باشد، اختصاص نداشت بلکه بحث ما همان طوری

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه