سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 407

صفحه 407

پس در اینجا که تعلق حکم به نحو عام مجموعی است که به محدوده الفاظ عموم هم انحصار ندارد، ممکن است یک نهی متعلق به طبیعتی باشد، و ما از خارج احراز کنیم که غرض مولا از تعلق نهی به این طبیعت به نحو عام مجموعی است، یعنی می خواهد هیچ یک از افراد طبیعت در خارج تحقق پیدا نکند، به خلاف مثل«لا تشرب الخمر» در مثال گذشته که«کل فرد من افراد الخمر له حکم اطاعه و له عصیان». ما این اقسام را برای شبهات موضوعیشان مطرح می کنیم. این دو قسم.

تعلق حکم به طبیعت بنحو صرف الوجود

قسم سوم این است که متعلق حکم، صرف الوجود طبیعت باشد. فرق بین این کلمه صرف الوجود با کلمۀ اولین فرد، این است که در صرف الوجود اگر چند فرد همزمان و مقارن باهم تحقق پیدا بکنند، بر همۀ اینها صدق می کند که اینها عدم الطبیعه را نقض کرده اند و دیواره عدم و سدّ عدم را شکسته اند. اگر یک طبیعتی پنج فردش در آن واحد، وجود پیدا کرد، چه چیزی سبب شده که این عدم الطبیعه نقض و شکسته شود؟ ما نمی توانیم دست روی یکی از این افراد بخصوص بگذاریم. اگر تقدم و تأخری مطرح باشد، پیداست که فرد متقدم به عنوان ناقض العدم، مطرح است اما در این فرضی که متقدم و متأخر نیست و همزمان و مقارن باهم با یک تقارن حقیقی، تحقق پیدا کرده اند ما نمی توانیم نقض العدم را به یکی از اینها بالخصوص نسبت بدهیم بلکه عنوان نقض العدم صفت همۀ اینهاست، همۀ اینها اتصاف به عنوان نقض عدم و شکستن سدّ عدم دارند. لذا ما از اینها به صرف وجود طبیعت، تعبیر می کنیم. از نظر صرف الوجودی در اینها تعدد نیست، اما از نظر فردیت، تعدد وجود دارد.

پس اگر پنج فرد طبیعت در آن واحد، و در زمان واحد، وجود پیدا کرد، اینجا وقتی که مسألۀ فردیت طبیعت مطرح است باید بگوئیم: افراد متعدده وجود پیدا کرده اند، تعدد افراد ولو با تقارن، ولو همزمان و باهم، اما اگر بخواهیم بگوییم: صرف الوجود طبیعت تحقق پیدا کرده، دیگر از نظر صرف الوجود تعددی نداریم، ناقض العدم تحقق پیدا کرد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه