سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 432

صفحه 432

که در اصالت حرمت تعبد به ظن بحث کردیم و گذشتیم، باید بگوئیم: لیس بحجه تا زمانی که دلیل بر حجیت قائم نشده، اما حالا که دلیل قائم شد، مفاد دلیل چیست؟ عقلا با خبر ثقه چه معامله ای می کنند؟ آیا عقلا خبر ثقه را علم قرار می دهند، و بر طبقش عمل می کنند، یا در حجیت، مانند علم قرار می دهند؟ شارع هم به همین کیفیت و با همین دید به خبر واحد نگاه کرده. نه عقلا خبر واحد را علم می دانند و تلقی می کنند، و نه شارع چنین حسابی برای خبر واحد باز کرده است.

پس اولا دلیل اول ایشان مبتنی بر مبنای خودشان در باب حجیت امارات شرعیه است و ما مکرر این معنا را با ایشان بحث کردیم و این مبنا را نپذیرفتیم.

(سؤال... و پاسخ استاد): اگر چیزی منجز و معذر شد آیا معنایش این است که هذا قطع و یا معنایش این است که منجزیت و معذریت از آثار قطع نیست، «القطع حجه، خبر الواحد حجه، الاستصحاب هم حجه». همۀ اینها در حجیت و منجزیت و معذریت، مشترک هستند. همان طوری که معنای حجیت استصحاب این نیست که استصحاب، خبر واحد است. اگر شارع استصحاب را حجت قرار داد، معنایش این نیست که استصحاب، خبر واحد شد. همین طور هم وقتی خبر واحد را حجت قرار داد، معنایش این نیست که خبر واحد، قطع است. قطع سر جای خودش«تصف بالحجیه الذاتیه» این ها هم به وسیلۀ جعل شارع، همان حجیت را پیدا کرده اند. در حقیقت اشتراکشان با قطع، اشتراک در اثر است نه اشتراک در ذات. نه خبر واحد قطع است و نه استصحاب، خبر واحد است. هرسه هم موضوع برای حجیت هستند. «القطع حجه خبر الواحد حجه، الاستصحاب هم حجه» اما ربطی بین اینها وجود ندارد، فقط اشتراک در حجیت است و اینکه این دوتای اخیر، حجیتشان مجعول است اما قطع حجیت مجعوله ندارد، و حجیت ذاتیه برای او ثابت است.

عدم فرق بین قبل از علم تعبدی و بعد از آن از نظر احتیاط

ثانیا: اگر معنای حجیت خبر واحد فرضا القای احتمال خلاف بود، یعنی این که او در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه