سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 453

صفحه 453

تقسیم عوارض به عارض وجود و عارض ماهیت

مرحوم محقق حائری مسأله را به این کیفیت تصویر کرده اند، مقدمه می فرمایند که ما در باب عوارض و لوازم، دو جور لازم و عارض داریم: یک لازم و عارضی است که معروضش عبارت از خود ماهیت است و در مقام تعبیر هم ما از آن، تعبیر به لازم الماهیه می کنیم و برای مثال، از زوجیت نسبت به اربعه به عنوان لازم ماهیت تعبیر می کنیم، چرا؟ برای اینکه می گوییم: درست است که ماهیت بدون وجود، یک واقعیت و اصالتی ندارد، حقیقتی برای ماهیت با قطع نظر از وجود خارجی و وجود ذهنی تحقق ندارد، لکن در عین حال، زوجیت لازمۀ ماهیت اربعه است و معنای لازم ماهیت این است که اگر ما فرض کنیم ولو با کلمۀ«لو» مثل آیۀ«لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَهٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتا» که معنای آن، این است که امتناع دارد در آسمان و زمین الهه ای غیر از خداوند وجود داشته باشد. لازم ماهیت معنایش این است که اگر ما ولو فرض کنیم که این ماهیت با قطع نظر از وجودین، (وجود ذهنی و وجود خارجی) دارای تقرری بود، اگر دارای ثبوتی بود، اگر دارای تحققی بود، در همان عالم غیر وجودین، مسألۀ زوجیت به عنوان عارض و لازم ماهیت مطرح بود. درست است که ما غیر از وجودین، تحقق و تقرری برای ماهیت نمی دانیم و سراغ نداریم، اما ارتباط زوجیت با اربعه به این کیفیت است که اگر قبلا ثبوتی امکان داشت که برای ماهیت وجود داشته باشد، در همان عالم هم بین زوجیت و اربعه، ارتباط لازم و ملزومی برقرار بود. این یک مورد.

از نوع دوم به عوارض الوجود تعبیر می شود که معروض، عبارت از وجود ماهیت است نه خود ماهیت. عوارض الوجود غیر عوارض الماهیه است. این عوارض وجود هم دو جور هستند: گاهی به صورت عرض لازم لا ینفکّ است، گاهی هم به صورت عرض مفارق است که گاهی می تواند وجود داشته باشد و گاهی هم می تواند انفکاک داشته باشد.

مسألۀ ابیضیت برای جسم این چنین است که بیاض، عارض ماهیت جسم نمی شود، بیاض عارض وجود جسم است، آن هم وجود خارجی آن، حتی وجود ذهنی جسم هم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه