سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 463

صفحه 463

غیر مزکایش می شود یک غیر و لیس ای باشد که معنایش این است که اصلا حیوانی وجود ندارد؟ معنای عدم تحقق تزکیه این باشد که اصلا حیوانی نیست تا اینکه اتصاف به تزکیه داشته باشد. آیا ما می توانیم«حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ» ، بنابر این که میته معنایش غیر مزکی باشد(یعنی عنوان عدمی، غیر مزکی در معنای میته دخالت داشته باشد) غیرش را به نحو لیس تامه معنا کنیم که معنای لیس تامه این است که چیزی اصلا وجود ندارد؟ لیس زید یعنی چیزی به عنوان زید، تحقق و ثبوتی ندارد.

پیداست که در«حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ» تحریم باید روی امر متحققی بار شود. میته باید وجود خارجی داشته باشد تا اینکه عنوان حرمت روی آن بیاید و الا اگر وجودی در خارج نیست و تحققی نیست، چه معنی دارد که ما«حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ» را به این نحو معنا کنیم؟ پس این به عنوان تصور، مانعی ندارد، لکن نمی تواند واقعیت پیدا کند.

اخذ قید عدمی به صورت سالبه محصله در موضوع حکم شرعی

قسم دوم این است که ما این عنوان عدمی را به صورت قضیۀ سالبۀ محصّله قرار دهیم. قضایای سالبۀ معروفه دو جور است: یک نوع قضایای سالبۀ محصله ای است که با انتفاء موضوع هم صادق است، مثل اینکه بگوئید: «لیس زید بقائم» که این تعبیرش با «زید لیس بقائم» فرق می کند. «زید لیس بقائم» از سالبه های محصله ای است که در آن، فرض وجود موضوع به نام زید شده است، اما در سالبۀ محصله ای که با انتفاء موضوع صادق است، معمولا کلمۀ سلب و حرف سلب روی اصل قضیه بار می شود: «لیس زید بقائم» که این هم می سازد با اینکه زید باشد و اتصاف به قیام نداشته باشد و هم می سازد با اینکه زیدی نباشد تا اتصاف به قیام داشته باشد. در حقیقت می خواهد بگوید: «زید قائم» تحقق ندارد، حال تحقق نداشتنش آیا با انتفاء محمول در این قضیه است و یا با انتفاء موضوع در این قضیه؟ با هردو سازگار است.

اگر قید عدمی در موضوع حکم شرعی به نحو سالبۀ محصلۀ صادقۀ با انتفاء موضوع باشد، این هم امر مستحیلی است و نمی شود حرمت شرعی روی چنین قضیه ای بار شود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه