سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 464

صفحه 464

که حتی با نبود موضوع، سازگار است. پس چه چیزی اتصاف به حرمت می تواند داشته باشد؟ چه چیزی اتصاف به نجاست دارد؟ باید موجودی اتصاف به حرمت و اتصاف به نجاست پیدا کند، «الدم الموجود نجس، الخمر الموجود یحرم شربه» و الا خمر اذا لم یوجد، نمی توانیم بگوئیم: یحرم. چه چیزی اتصاف به حرمت و نجاست مخصوصا می تواند داشته باشد؟ چیز موجود. در مقام تصور در بادی نظر سالبۀ محصلۀ صادقۀ با انتفاء موضوع، امکان دارد اما در مقام واقعیت به عنوان موضوع برای حکم به حرمت و نجاست، نمی تواند واقع شود.

قسم سوم سالبۀ محصّله

اما قسم سوم عبارت از سالبۀ محصله ای است که در آن وجود موضوع لحاظ شده باشد، که در مقام تعبیر از این نوع سالبه های محصله، معمولا حرف سلب را در بین مبتدا و خبر، اسم و خبر قرار می دهند، نه اینکه در صدر جمله بیاورند، می گویند: «زید لیس بقائم»، در ما نحن فیه می گویند: «هذا الحیوان لا یکون مزکی، هذه المرأه لا تکون قرشیه».

این فرض از نظر اینکه صلاحیت دارد در موضوع حکم شرعی به عنوان حرمت و نجاست واقع شود، مانعی ندارد تا ببینیم آیا استصحاب جریان دارد یا نه؟ اما در این مرحله، هیچ مشکلی ندارد، سالبۀ محصله ای که در آن وجود موضوع، لحاظ شده باشد و با حفظ موضوع، سلب محمول شده باشد، می تواند موضوع برای حکم به حرمت و نجاست واقع شود، حال باید حالت سابقه اش را ملاحظه کنیم.

اخذ قید عدمی به صورت موجبۀ معدوله در موضوع دلیل شرعی

قسم چهارم، قضایائی است که از آنها به موجبۀ معدوله تعبیر می کنند. موجبۀ معدوله عبارت از قضایائی است که حرف سلب، برای سلب محمول از موضوع نیست، بلکه حرف سلب جزو محمول است و داخل در محمول است، مثل تعبیراتی که در فارسی خودمان داریم، وقتی که می گوئیم: «زید، نادان است»، (است) برای قضایای موجبه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه