سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 472

صفحه 472

معنای«هذا الحیوان لا یکون قابلا للتزکیه» این است که حیوانی نیست تا اینکه قابلیت تذکیه داشته باشد. آیا به صرف اینکه این دو قضیه از نظر ظاهر، چهره و قیافۀ شان یکسان است لکن در یکیشان مسألۀ انتفاء موضوع مطرح است و در دیگری ثبوت موضوع و احراز موضوع، مطرح است می توانیم بگوییم که قضیتین مشکوکه و متیقنه متحد هستند و آن اتحاد بین قضیتین که در تمامی موارد استصحاب معتبر است، در اینجا تحقق دارد پس بتوانیم استصحاب عدم قابلیت حیوان را در ما نحن فیه و استصحاب عدم قرشیت مرأه را در مرأه ای که مشکوکه القرشیه است، جاری کنیم؟

عدم وجود اتحاد بین قضیه متیقنه و مشکوکه در محل بحث

ظاهر این است که به هیچ وجه چنین اتحادی وجود ندارد و بین این دو نوع سالبه فرق است ولو اینکه چهرۀ ظاهری و قیافۀ قضیه در هردو یکسان باشد و این فرمایشی که مرحوم محقق حائری بیان فرمودند که ما اشاره می کنیم به ماهیت مرأه، قبل از آن که مرأه وجود پیدا کند، می گوییم: «هذه المرأه لم تکن قرشیه و بعد ما صارت موجوده نشک فی قرشیتها»، پس استصحاب عدم قرشیت را می کنیم، این هم با بیان خود ایشان منافات دارد و هم با تحقیق فلاسفۀ محقق منافات دارد. ماهیت مرأه مثلا قبل وجودها لیست بشیء حال که شما آن را مشارالیه قرار می دهید و می گویید: هذه الماهیه، ماهیه هذه المرأه، ماهیت قبل از وجود، تحققی ندارد و اصالتی ندارد، ثبوتی ندارد که شما بخواهید مشار الیه قرار بدهید. و اما با حرف خود ایشان منافات دارد، خود شما تصریح کردید که مسألۀ قرشیت از عوارض وجود است، نه هر وجود، وجود ذهنی هم اختصاص به قرشیت و غیر قرشیت ندارد، بلکه این تنها وجود خارجی مرأه است که«قد یتصف بالقرشیه و قد یتصف بغیر القرشیه».

اگر چیزی از عوارض وجود شد، قبل از آنکه وجود تحقق پیدا کند، نبودش به عنوان سالبۀ به انتفاء موضوع است. اینطور نیست که موضوعی هست. می گوییم: «هذه لم تکن قرشیه» هذه قبل الوجود معنی ندارد که قرشی باشد«کان القرشیه من عوارض الوجود» و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه