سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 506

صفحه 506

نکته دیگر در خصوصیت محل نزاع این است که مسأله را آنجایی باید فرض کنیم که هیچ یک از دو طرف قصه، از یک اهمیت مسلّمه، یا محتمله برخوردار نباشد. باید بین دو طرف، تساوی محض باشد؛ بطوری که حتی احتمال اهمیت هم در یک طرف جریان پیدا نکند، تا چه رسد به آنجایی که علم به اهمیت یک طرف داشته باشید. انسان در کجا می تواند مثلا علم به اهمیت یک طرف پیدا بکند؟

فرض کنید کسی را گرفته اند که مردد بین این است که«انّه نبیّ أو سابّ النبیّ» اگر نبی باشد، واجب الحفظ است، اگر سابّ نبی باشد، مهدور الدم است. پیداست که سابّ نبی ولو این که مهدور الدم است، اما این یک مسألۀ عادی است، یک مسأله معمولی است به خلاف نبی که یک موجود خاص واجب الحفظ، غیر معمولی و غیر طبیعی است. پس محل نزاع آنجایی است که هیچ گونه اهمیتی، نه بطور مسلّم، و نه بطور محتمل، در هیچ یک از دو طرف وجود ندارد، تساوی محض، و استواء کامل اینجا هست، آیا عقل حکم به تخییر نمی کند؟ آیا وظیفۀ عقلی در رابطۀ این علم اجمالی به وجوب یا حرمت، غیر از مسأله تخییر است؟ پس اگر عقل در اینجا تخییر را نمی گوید چه می گوید؟ غیر از ادراک تخییر از ناحیۀ عقل، هیچ مطلبی وجود ندارد.

کلام محقق نائینی(ره) در مجرای اصاله التخییر و جواب آن

در عین حال مرحوم محقق نائینی(اعلی الله مقامه الشریف) فرموده اند: اینجا جای تخییر نیست، تخییر در جایی است که ملاک در هر یک از دو طرف، وجود داشته باشد، مثل این که مولا گفته: «انقذ الغریق» حالا شما با دو غریق مواجه شده اید، می بینید اگر بخواهید هردو را انقاذ بکنید، برای شما غیر ممکن است. اینجا یک انقذ الغریق هست و با انقاذ غریقین مواجه هستیم که امکان ندارد. ایشان می گوید: اینجا عقل حکم به تخییر می کند برای این که ملاک، در هردو وجود دارد، یعنی ملاک وجوب انقاذ هم در زید غریق وجود دارد، و هم ملاک در عمرو وجود دارد، به دلیل این که اگر شما قدرت می داشتید، می بایست هردو را انقاذ بکنید، و هیچ چاره ای غیر از انقاذ کلا الغریقین نبود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه