سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 52

صفحه 52

مصححی و یک مقدری وجود دارد و معنای«جاء ربک یعنی جاء امر ربک» اگر در باب حدیث رفع هم یک جملۀ خبریۀ این چنینی بود، ما نیاز داشتیم به مصحح برای این ادعا

کیفیت انشای حکم در حدیث رفع نزد محقق نائینی(ره)

لکن حدیث رفع، هیچ کدام از این دو عنوان نیست، نه رفعش رفع تکوینی است و نه اینکه جمله، جملۀ خبریه است بلکه به نفس همین«رفع عن امتی» دارد جعل حکم و انشا حکم می شود. (حالا نظیرش را ایشان ذکر می کنند و کاملا روشن می شود) مثلا در«لا شک لکثیر الشک» چون جملۀ خبریه نیست، اگر جملۀ خبریه بود که این تناقض صدر و ذیل داشت، چطور می شود کثیر الشک باشد و مع ذلک شک هم نداشته باشد، «لا شک لکثیر الشک» اگر فرضا یک جملۀ خبریه بود، این یک جمله یا کاذبه بود یا نیاز به تصحیح و مصحح اسناد داشت، اما شما این حرفها را نمی زنید، شما«لا شک لکثیر الشک» را اینطوری معنی می کنید که این جمله انشائیه است و هدف از این جملۀ انشائیه این است که به نفس همین جمله می خواهد تشریعا آثار شک کثیر الشک را نفی کند، این دیگر نه تکوین است که شما بگویید: نیاز به ادعا دارد و نه جملۀ خبریه است که مسألۀ صدق و کذب در آن مطرح باشد، بلکه جملۀ انشائیه ای است که شارع، به نفس این«لا شک لکثیر الشک» دارد انشا حکم می کند منتها حکمش حکم نفیی است یعنی به وسیله«لا شک لکثیر الشک» حکم می کند به نفی آن آثاری که بر شک غیر کثیر الشک مترتب است.

همینطور در«لا ضرر و لا ضرار» با معنائی که ایشان و دیگران برای قاعدۀ لا ضرر دارند آن هم معنایش همین است که به نفس این«لا ضرر و لا ضرار» احکام ضرریه نفی می شود، اگر یک وضو یا یک غسل، ضرری باشد، شارع می خواهد وجوب وضوی ضرری و وجوب غسل ضرری را بردارد و نفی کند، به چه چیزی نفی می کند؟ به نفس همین«لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام» لذاست که اینجا نیاز به تقدیر ندارد. معنای لا ضرر این است که شارع می فرماید: وضوی ضرری را ایجاب نمی کنم، غسل ضرری را ایجاب نمی کنم، این دیگر چه نیازی به تقدیر دارد؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه