سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 540

صفحه 540

است که جریان این دوتا استصحاب با علم اجمالی به وجوب یا حرمت، در دوران بین محذورین منافات داشته باشد.

مقصود ایشان این است که در استصحاب صرف این معنا نیست که شما حالت لاحقه را از نظر عمل مثل حالت سابقه قرار می دهید! بلکه باید یک بناگذاری قلبی و التزامی داشته باشید، به این که مؤدای استصحاب در زمان لاحق، همان واقع است. پس اگر شما استصحاب طهارت ثوب را جاری می کنید، اگر استصحاب وجوب نماز جمعه را جاری می کنید، معنایش این نیست که تنها عملا شما نماز جمعه بخوانید. معنایش این نیست که با این ثوبی که استصحاب طهارت در آن جاری شده است، شما عملا معاملۀ طهارت بکنید! نه، بالاتر از اینها هست، در استصحاب وجوب نماز جمعه علاوۀ بر این که شما باید نماز جمعه را بخوانید، باید یک بنای قلبی هم بگذارید، بر این که وجوب نماز جمعه، همان واقعی است که در باب صلات جمعه است. در استصحاب طهارت باید بنا بگذارید التزاما و قلبا، بر این که طهارت ثوب در این زمانی که ما استصحاب را جاری می کنیم، همان واقعیتی است که در ثوب وجود دارد.

بیان محقق نائینی(ره) در تنزیلی بودن استصحاب

معنای اصل تنزیلی یک چنین معنایی هست، یعنی اصلی که شما باید مفاد این اصل را نازل منزلۀ واقع کنید، و از نظر قلب و التزام، بنا بگذارید علی انّه هو الواقع. ایشان می فرمایند: چون استصحاب یک چنین خصوصیتی دارد که یکی از مصادیق اصول تنزیلیه شناخته می شود، حالا اگر شما بخواهید دوتا استصحاب به این کیفیت در ما نحن فیه اجرا کنید، استصحاب عدم وجوب و استصحاب عدم حرمت در دوران بین محذورین. لازمۀ استصحاب عدم وجوب، این است که شما بنای قلبی بگذارید بر این که حکم واقعی غیر از وجوب است و استصحاب عدم حرمت معنایش این است که بنای قلبی بگذارید بر این که حرمت واقعی حرمت نیست. حالا شما دو بنا پیدا کردید: هم بنا گذاشتید بر این که حکم واقعی وجوب نیست و هم بنا گذاشتید بر این که حکم واقعی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه