سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 542

صفحه 542

بانّ الواقع هنا بقای حالت سابقه است؟ همان بقای متیقّن شما در زمان لاحق است؟ این از کجای«لا تنقض الیقین بالشک» استفاده می شود؟ بله در بین ادلۀ استصحاب که ادلۀ استصحاب تنها روایاتی است که دلالت بر حجّیت استصحاب می کند، چون ادله دیگر استصحاب همه مخدوش و قابل مناقشه است. روایاتی که دلالت بر استصحاب می کند، در یکی از آن روایات که مربوط به زراره است، و در مورد شک در نماز بین رکعت سه و چهار واقع شده است، امام می فرماید: «قام فاضاف الیه اخری فیبنی علیه» این کلمۀ یبنی علیه، تنها در همین روایت زراره ذکر شده است. لکن ببینیم مراد از یبنی علیه چیست؟ آیا مقصود از یبنی علیه، یعنی یبنی علیه قلبا و یبنی علیه اعتقادا؟ تا این که شما بگویید:

مقصود از استصحاب یک اصل تنزیلی است؟ یا اینکه یبنی علیه، یعنی یبنی علیه عملا.

مثل این که بگوییم: اگر شما در نماز جمعه و در بقای وجوبش شک کردید، بنای بر وجوب بگذار، آیا عرف از این بنابر وجوب گذاشتن، غیر از این استفاده می کند؟ یعنی بخوان نماز جمعه را، یعنی شرکت کن در نماز جمعه. اما بنابر وجوب گذاشتن، معنایش این نیست که قلبا معتقد بشو«بانّها واجبه و انّ وجوبها عین الواقع» و همان واقعی است که در نماز جمعه وجوب دارد. کلمۀ یبنی علیه، یک معنای عرفی دارد، و عرف هیچ بنای اعتقادی و بنای قلبی را از آن استفاده نمی کند، بلکه همان بنای عملی و ترتیب آثار در مقام عمل خواهد بود. لذا ما این مبنا را از ایشان نمی پذیریم، و البته توضیح بیشترش را باید در باب استصحاب«ان شاء الله» مطرح کنیم که استصحاب این طوری که مرحوم محقق نائینی قرص به عنوان یکی از اصول تنزیلیه قرار داده اند او را، نه مسأله به این صورت نیست.

عدم لزوم موافقت التزامیه در احکام

مطلب دومی هم که گفتیم: مبنایی است. بر فرض که بیان محقق نائینی(ره) را دربارۀ اصل تنزیلی بپذیریم. لکن حرف دوم را ما قبول نداریم که اصلا این موافقت التزامیه در احکام لزوم داشته باشد. در کتاب القطع این معنا مطرح است و مورد بحث واقع شده

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه