سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 545

صفحه 545

است. اما این«انقضه بیقین آخر» را چکار می کنید؟ مگر شما یقین ندارید که آن حالت سابقه در یکی از این دوتا نقض شده است؟ مگر یقین ندارید که یا وجوب و یا حرمت در زمان لاحق مسلم است؟ پس اینجا از طرفی بخواهید«لا تنقض الیقین بالشک» را در هر دو پیاده کنید و دوتا استصحاب عدم جاری کنید. و از طرفی«انقضه بیقین آخر» را پیاده کنید که معنایش این است که خصوص وجوب یا حرمت، متیقّن است. لذا چون جمع بین این دوتا نمی شود و امکان ندارد که ما به مناسبت«لا تنقض» دوتا استصحاب جاری بکنیم. بمناسبت«انقض» جلوی یکی از اینها را بگیریم. چون جمع بین این دوتا نمی شود، و به تعبیر علمی در خود«لا تنقض و انقض» تناقض تحقق پیدا می کند، پس اصول عملیه باید علم اجمالی را قلم بگیرد، یعنی در اطراف علم اجمالی اصلا اصل جاری نمی شود، و دیگر کاری به مخالفت عملیه و موافقت عملیه نداشته باشید. پس این هم در حقیقت روی این مبنا دور می زند که اگر عدم جریان اصول عملیه در اطراف علم اجمالی در ارتباط با مخالفت قطعیه علمیه باشد، در ما نحن هیچ مانعی ندارد، برای این که مخالفت قطعیه تحقق پیدا نمی کند. اما اگر علت عدم جریان اصول در اطراف علم اجمالی، لزوم تناقض در ادلۀ خود اصول عملیه باشد، لازمه اش این است که ما در اینجا هم ولو این که مخالفت عملیه تحقق ندارد، معذلک استصحاب را جاری نکنیم.

تا اینجا بحث ما راجع به آن فرض اولی بود که قدر متیقّن در مورد بحث بود. قدر متیقن آنجایی بود که واقعه واحده باشد، و هیچ مزیّت قطعی و یا مزیت احتمالی وجود نداشته باشد.

جریان اصاله التخییر عقلی در واقعۀ واحده با وجود مزیت

فرض دوم در واقعه واحده که اصلا واقعه تعدد ندارد؛ لکن پای مزیّت در کار است.

مزیت هم یک وقت مزیت قطعی است، و یک وقت هم مزیت احتمالی است. آیا در اینجا هم«اصاله التخییر» عقلی جریان پیدا می کند یا نه؟ اینجا دو صورت دارد: یک صورتش این است که این مزیت و این رجحان، یک وقت یک رجحانی است که آنقدر اهمیت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه