سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 71

صفحه 71

پس ایشان نتیجه می گیرد که استعمال کلمۀ رفع به معنی«تنزیل الموجود منزله المعدوم» اقتضاء می کند که ما به طور کلی امور عدمیه را از دائرۀ حدیث رفع خارج کنیم و در نتیجه در آن مثال نذر که«نذر ان یشرب من ماء الفرات اذا اکره علی ترک شرب ماء الفرات» و فرض کردیم که دلیل کفاره هم اطلاق دارد و قصوری از این مورد ندارد، باید بگوییم: در مقابل دلیل کفاره، چیزی نیست که کفاره را بردارد، این آدمی که مکره بر ترک شرب از ماء فرات است، نتیجۀ اکراه این است که عمل حرامی مرتکب نشده است، اما اینکه کفارۀ مخالفت نذر هم نباید بدهد، از کجا نباید بدهد؟ دلیل کفاره اطلاق دارد در مقابل، دلیل حدیث رفع هم که نمی تواند دلالت بر نفی کفاره داشته باشد، زیرا امور عدمیه را شامل نمی شود. این بیانی است که مرحوم محقق نائینی(ره) در فوائد الاصولشان با آب و تاب ذکر کرده اند. بیان ایشان مورد اشکال مرحوم آقا ضیاء الدین اراکی(ره) قرار گرفته، به یکی دو وجه هم مورد اشکال امام بزرگوار(قدس سره الشریف) قرار گرفته است. که باید این اشکالات را عرض کنیم تا ببینیم که آیا از نظر مفاد، یک ضیقی در نتیجه حدیث رفع وجود دارد یا اینکه حدیث رفع همان طوری که امور وجودیه را شامل می شود امور عدمیه را هم شامل می شود.

پرسش:

1 - مؤیّد مرفوع بودن همۀ آثار را در حدیث رفع بیان کنید.

2 - آیا حدیث رفع مختص به امور وجودیه است؟ توضیح دهید.

3 - دلیل اختصاص حدیث رفع به امور وجودیه را نزد محقق نائینی(ره) بیان کنید.

4 - مثال عدم مرفوعیت امر عدمی را در باب حدیث رفع ذکر کنید.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه