سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 78

صفحه 78

باب اکراه تصور نشود که یک کسی را اکراه بکنند بر ترک، ترک چه؟ فورا سؤال می شود این کسی که اکراه شده بر ترک چه چیزی اکراه شده؟ این سؤال کاشف از این است که اکراه نمی تواند به ترک مطلق تعلق بگیرد، اکراه به یک ترک مضاف و عدم مضاف تعلق می گیرد.

وقتی که این دو مطلب را کنار هم بگذاریم، (از یک طرف، اعدام مضاف در مقابل عدم مطلق، «لها حظ من الوجود» و از یک طرف، اکراه و امثال اکراه، همیشه در مواردی که به عدم تعلق می گیرد به عدم مضاف تعلق می گیرد) آن بیان مرحوم محقق نائینی هم درست درمی آید، می گوییم: شما در صحت رفع، تنزیل موجود منزله المعدوم لازم دارید، ما در عدم مضاف، همان معنا را درست می کنیم، می گوییم: اولا اکراه به عدم مضاف تعلق می گیرد، و ثانیا عدم مضاف در مقابل عدم مطلق، «له حظ من الوجود فینطبق علیه تنزیل الموجود منزله المعدوم» که با حفظ بیان مرحوم محقق نائینی(ره) کاری بکنیم که اکراه متعلق به ترک هم مشمول حدیث رفع باشد، و فرقی بین امور وجودیه و امور عدمیه در آن نباشد. آیا این بیان تمام است یا نه؟ دقت بفرمایید برای بعد، ان شاء الله.

پرسش:

1 - اشکال محقق عراقی(ره) را بر بیان مرحوم نائینی(ره) توضیح دهید.

2 - تناقض موجود در کلام محقق عراقی(ره) را بیان کنید.

3 - آیا از حدیث رفع، رفع موضوعیت استفاده می شود؟ چرا؟

4 - جواب امام(ره) را در ما نحن فیه توضیح دهید.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه