سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 11 صفحه 8

صفحه 8

لذاست که(این تعبیر در کلام ایشان نیست لکن به عنوان مؤیّد و توضیح بیان ایشان است) می بینیم که کلمۀ باء را اگر دنبال تکلیف استعمال کنید، مانعی ندارد، می گوید:

«کلّفته بالوجوب» معمولا با بر سر مفعول به درمی آید و روی همین جهت است که عنوان مفعول به بر آن اطلاق می شود، چون نوعا کلمۀ باء سر مفعول به در می آید. این کلمۀ باء را سر وجوب و تحریم دربیاوریم، بگوییم: «کلّفته بالوجوب، کلّفته بالحرمه» ولو حقیقتا هم اینطور نباشد، لکن به نحو من العنایه مانعی ندارد. پس چه اشکالی دارد که ما در استعمال واحد و در لحاظ واحد هم مفعول به و هم مفعول مطلق را هردویشان را تحت دائرۀ مفعول به بیاوریم و یک مفعول به عنائی و مسامحی درست کنیم، و این مفعول به عنائی و مسامحی، جامع بین هر دو باشد، هم مفعول به را بگیرد و هم مفعول مطلق را بگیرد؟

ایشان می فرماید: جواب این شبهه به همین است که این احتمال از نظر مقام ثبوت، مواجه با امتناع نیست بلکه به این طریق، می شود برای امکان این احتمال، راه پیدا کرد.

بیان ایشان و بعد هم بیان مرحوم محقق عراقی(ره) را با دقت ملاحظه بفرمائید تا بعد ان شاء الله.

پرسش:

1 - احتمال چهارم در معنای آیۀ«لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاّ ما آتاها» را توضیح دهید.

2 - شبهه مهم یعنی عدم امکان جمع بین مفعول مطلق و مفعول به در احتمال چهارم چیست؟

3 - جواب محقق نائینی(ره) را از شبهه مزبور توضیح دهید.

4 - فرق بین وجوب و تحریم را از نظر معنای مصدری و اسم مصدری بیان کنید.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه