سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 14 صفحه 152

صفحه 152

یقینش را نقض بکنیم. پس می گوید: یقین به وضو را به شک در وضو نقض نکن. سؤال این است: به لحاظ زمان شک، این حال کی متیقن بوده است؟ اگر به یقین حقیقی مراد شماست، ما یقین حقیقی در رابطۀ با زمان حال و اول ظهر نسبت به متیقن نداریم، و اگر یقین تقدیری مرادتان است، کلام شما به کلام محقق همدانی برمی گردد و جوابهایی که در رابطۀ با کلام محقق همدانی ذکر شد، دربارۀ شما هم همان جوابها پیاده می شود. لذا این تقریب دوم هم در کلام ایشان به هیچ وجه قابل قبول نیست.

معنای واقعی«لا تنقض الیقین بالشک»

حالا واقع مطلب چیست؟ ما در مقابل این«لا تنقض الیقین بالشک» واقع شده ایم.

دو تا ظهور در این عبارت وجود دارد. می خواهیم ببینیم آیا می توانیم این دو ظهور را حفظ بکنیم یا نمی توانیم حفظ بکنیم؟ یک ظهور این است که یقین در لا تنقض، ظهور در یقین حقیقی دارد، نه یقین تقدیری کما اینکه شک در این عبارت هم ظهور در شک واقعی و حقیقی دارد، نه شک تقدیری. پس یک ظهور، «ظهور الیقین فی الحقیقی من الیقین» است. ظهور دیگری که در این جمله هست این است که نقض به خود یقین نسبت داده شده است. ظاهر عبارت این است که یقین نباید به شک نقض بشود. ربطی به متیقن ندارد، ربطی به آثار یقین ندارد. نفس الیقین نباید به شک نقض بشود. ما می خواهیم ببینیم آیا این دو ظهور می تواند حفظ بشود یا نه؟

عمدۀ مسأله، اسناد نقض به یقین است که دیدید در همۀ این کلمات، بالاخره از راه متیقّن پیش آمده بودند و مرحوم شیخ اصلا یقین در عبارت را به معنای متیقن معنا کرده بودند.

اینجا واقع مطلب، یک تحقیقی است که مبتکر آن، مرحوم خراسانی در کفایه است و سیدنا الاستاذ الامام(ره) هم همان حرف صاحب کفایه را انتخاب کرده اند، منتها با یک تقریب و یک توضیحی. حالا من خلاصۀ آن را برای شما ذکر می کنم، نتیجۀ این حرف این است که دایرۀ استصحاب هم شک در رافع و هم شک در مقتضی را شامل بشود.

بررسی صفت یقین و شک از نظر ذات الاضافه بودن

یقین همان طوری که درباره اش تعبیر می شود، از اوصاف ذات الاضافه است که یک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه