سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 14 صفحه 88

صفحه 88

یک آب مقطوع الکریه لباس تان را تطهیر کردید، نتیجه این است که شارع یحکم به اینکه لباس شما طاهر است.

فرق ما نحن فیه با صورت قطع به عدم تحقق نوم

همین جا فرق بین ما نحن فیه و بین این مثال روشن می شود. اگر شما یقین به عدم تحقق نوم داشته باشید، شارع نمی گوید: «فانت علی وضوء»، شارع یک وضویی جعل کرده، نومی را هم به عنوان ناقض قرار داده، دلیل سومی هم در رابطۀ با نوم و وضو نداریم. مسأله این است که اگر شما یقین به عدم تحقق نوم داشته باشید، عقل شما حکم می کند به اینکه شما«علی وضوء» هستید. در نتیجه ترتب وضو بر«عدم النوم»، یک ترتب شرعی نیست، یک سببیت شرعی نیست، یک تأثیر و تأثر شرعی نیست بلکه این سببیّت، سببیت عقلیه است. بعد از آنکه شارع نوم را ناقض وضو قرار می دهد، عقل حکم می کند که اگر این نوم تحقق پیدا نکرد، لا محاله وضو به قوّت خودش باقی است، قطعا وضو به قوّت خودش باقی است.

آنجایی که شما یقین به تحقق عدم نوم داشته باشید، این حکم عقلی قطعی جریان پیدا می کند اما آنجایی که شما شک داشته باشید، استصحاب عدم تحقق نوم را جاری بکنید. اثر شرعی استصحاب عدم تحقق نوم، بقای وضو نخواهد بود و سببیت، سببیت شرعیه و مسببیّت شرعیه نیست. لذا برای آن چیزی که مشروط به طهارت است؛ یعنی طهارت معنوی، خود استصحاب عدم تحقق نوم به تنهایی نمی تواند کفایت بکند بلکه استصحاب بقای وضو باید جریان پیدا بکند و شارع در ضمن استصحاب بقای وضو، بگوید: شما شرعا محکوم به طهارت هستید. اگر طهارت ثابت شد، آنوقت«یجوز الدخول فی الصلاه، یجوز الدخول فی الطواف، و یترتب علیه سائر» آثاری که مترتب بر بقای وضو و بقای طهارت است.

لذا در ما نحن فیه در صحیحۀ زراره و لو اینکه به حسب بادی نظر، مسألۀ سببیّت و مسببیّت در ذهن انسان می آید و واقعا هم سبب و مسببیت است اما در هر سببیت و مسببیتی، ملاک تقدّم و تأخّر وجود ندارد، تنها در رابطۀ با سببیّت و مسببیّت شرعی است که اصل جاری در سبب به آن بیانی که عرض کردیم، بر اصل جاری در مسبب تقدم پیدا می کند و الاّ در سائر اسباب و مسببات، استصحاب ها جاری می شود اگر متوافق با هم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه