سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 15 صفحه 23

صفحه 23

جهت را هم به آن سبکی که من اشاره کردم، جواب دادند.

ما با توجه به ادلۀ استصحاب، و توجه به«لا تنقض الیقین بالشک» مخصوصا با اینکه ما روی خود«لا تنقض الیقین بالشک» تکیه کردیم، گفتیم: بر یقین در«الیقین»، تکیه شده است، بر شک روی خودش تکیه شده است، و نقض هم در رابطۀ با خود صفت یقین است برای اینکه یقین واجد یک استحکامی است که آن استحکام، در شک وجود ندارد.

گفتیم که ظاهر اینکه یک چیزی را موضوع برای حکم قرار می دهند، این است که او بالفعل باید تحقق داشته باشد.

لزوم یقین فعلی و شک فعلی در«لا تنقض»

در«لا تنقض الیقین بالشک» ما یقین فعلی و شک فعلی لازم داریم، «لا تنقض» می گوید: نباید این یقین به شک نقض بشود. تمام مفاد«لا تنقض» چنین معنایی است، وقتی که ما نحن فیه را عرضۀ به«لا تنقض الیقین بالشک» می کنیم، می گوییم: یک حکم تعلیقی از ناحیۀ شارع صادر شد، ما به علّت اینکه بعضی از حالات موضوع تبدل پیدا کرد، در بقای آن حکم تعلیقی شک داریم، آیا حکم تعلیقی، به قوت خودش باقی هست یا نه؟ در صورت جریان«لا تنقض الیقین بالشک»، چه اشکالی پیش می آید که ما استصحاب بقای این حکم تعلیقی را جاری بکنیم؟ با کجای«لا تنقض الیقین بالشک» مخالفت دارد؟ آیا یقین به حکم تعلیقی وجود نداشت؟ آیا شک در بقای حکم تعلیقی وجود نداشت؟ آیا حکم تعلیقی یک حکم غیر مجعول شرعی بود، یا اینکه حکم تعلیقی یک حکم مجعول شرعی بوده است؟ همانطوری که ما در باب زمان ذکر کردیم که وقتی وجود را مطرح می کنیم، انسان نباید ذهنش روی وجودات قاره تمرکز پیدا بکند؟ نه، «الوجود علی قسمین، وجود قار و وجود غیر قار».

در باب حکم هم همین طور است. مگر شما نمی گویید: یک واجب به نام واجب مشروط داریم. منتها در استصحاب تعلیقی چون مستصحب تنها وجوب نیست، ما در یک دائرۀ گسترده ای این حکم تعلیقی را مطرح می کنیم، لذا کلمۀ واجب مشروط را برداشتیم و جایش حکم تعلیقی گذاشتیم. یکی از مصادیق حکم تعلیقی هم واجب مشروط است، در باب استصحاب، کلیۀ احکام تعلیقیه مورد بحث ما است.

ما سؤال می کنیم آیا واجب معلق به معنای مشروط، (نه معلق به آن معنایی که در باب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه