سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 15 صفحه 240

صفحه 240

اینکه اگر این مایع بقائا وجود داشته باشد، این ملازم با خمریت است، ملازم با تحقق عنوان خمریت است. چون می خواهیم جایی را فرض بکنیم که خود خمریت مشکوک نباشد، یا اصلا حالت سابقه نداشته باشد که شما صرفا استصحاب را روی وجود هذا المایع جاری بکنید.

بنابر بیان مرحوم آخوند که دیروز عرض کردیم: این استصحاب نباید هیچ مانعی داشته باشد. روی بیان بعض الاعلام هم همینطور است. برای اینکه وقتی که افراد محکوم به حکم هستند، یک فرد این مایع است، نباید دیگر عنوان خمریت را به صورت یک کلی مطرح کنیم، بلکه به قول ایشان عنوان خمریت به صورت کلی طبیعی فقط جنبۀ عنوان مشیر دارد، هرچه هست و نیست، این واقعیت است. اگر ما وجود این واقعیت را به استصحاب ثابت کردیم، حتی روی فرمایش بعض الاعلام هم باید اثر حرمت بار بشود، و روی مبنای مرحوم آخوند که خیلی روشن است. درحالی که ما این معنا را قبول نداریم.

بیان استاد در لزوم جریان استصحاب در کلی

ما می گوییم: اگر استصحاب در فرد جاری کردید دستتان به هیچ کجا بند نیست.

استصحاب بقای فرد در مثال خمر، معنایش خمریت هذا المایع نیست، خمریت هذا المایع مثل انسانیت هذا الموجود است. انسانیت هذا الموجود، کلی متشخّص در خارج است، کلی مقیّد به تحقق در خارج است. اما استصحاب فرد در مثال انسان معنایش این است که خود فرد استصحاب بشود، خود زید استصحاب بشود. و در مثال خمر، وجود هذا المایع استصحاب بشود، بقای هذا المایع مورد استصحاب قرار بگیرد. اگر شما وجود هذا المایع را استصحاب کردید، ولو اینکه وجودش ملازم با خمریت است، لکن آثار خمر نمی تواند ترتب پیدا کند و نمی تواند بار بشود.

(سؤال... و پاسخ استاد): «وجود هذا المایع عینه»، یعنی عین وجودی او است.

خمریت را استصحاب بکنید، مانعی ندارد. می گوییم: دو جور می شود استصحاب کرد، و هر استصحابی حکمی دارد. ما روی مثال هم خیلی نمی خواهیم تکیه بکنیم. در مثال انسان و زید وقتی که مسأله روشن شد، همان برای ما کافی است، لکن در اینجا هم می خواستیم بگوییم: شبیه آنجا هست. شما یک وقت انسانیت این موجود را مستصحب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه