سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 15 صفحه 267

صفحه 267

استصحابش جریان پیدا می کند شرط که منحصر به مجعول شرعی نیست، منحصر به عبادات نیست، خیلی از شرایط چنین است مثل فرض کنید«استقبال القبله»، «استقبال القبله» موضوع تکوینی است موضوع خارجی است بدون اینکه در معنای استقبال و در مفهوم استقبال شارع جعلی داشته باشد، فقط استقبال القبله را شرط برای نماز قرار داده است و هکذا.

(سؤال... و پاسخ استاد): مستصحب شما خودش اثر شرعی شد، دیگر آثار عقلیه مترتب بر آن هم بر آن بار می شود.

جریان قاعدۀ لا تنقض در موارد اثر شرعی

پس ما چطور راه حل پیدا کنیم؟ راه حل به نظر این طور می رسد بگوییم: شما مطلبی را مثل قاعده کلیه مطرح کردید، ما می خواهیم از شما توضیح بخواهیم، شما گفتید که مستصحب یا خودش باید اثر شرعی باشد، یا موضوع برای اثر شرعی قرار بگیرد، این حرف از کجا آمده است، منشأ این حرف چیست؟ چرا باید مستصحب ما یا خودش اثر شرعی باشد، و یا موضوع برای اثر شرعی؟ آیا آیه و روایتی بر این مسأله دلالت کرده است، یا اینکه نه، نکتۀ این مسأله این است که شارع که می گوید: «لا تنقض الیقین بالشک» این شارع«بما هو شارع» باید استصحاب را در موارد مربوط به شرع پیاده بکند، و الا اگر شما یقین داشتید که دیواری در جایی وجود داشته است، حالا شک دارید که آن دیوار باقی است یا نه؟ لکن بقا و عدم بقائش هیچ ارتباط به شارع ندارد، آیا«لا تنقض الیقین بالشک» که شارع به عنوان ضابطه برای استصحاب مطرح کرده است، به شما می گوید:

استصحاب بقای جدار را هم جاری کنید؟ می گویید: به شارع چه مربوط است؟ بقای دیوار که اثر شرعی ندارد، پس معنا ندارد«لا تنقض الیقین بالشک» بر استصحاب بقای جدار دلالت داشته باشد.

از این جا می فهمیم که نکته اصلی مسأله دیگری است، آن مسأله این است که استصحاب باید به شارع مربوط باشد، همین مقدار، اما اینکه حتما باید مستصحب یا خودش اثر شرعی باشد یا موضوع برای اثر شرعی، نه، ممکن است ما یک استصحابی پیدا کنیم که مستصحب ما نه موضوع برای اثر شرعی است، نه خودش اثر شرعی است، مع ذلک به شارع هم مربوط است، اگر ما یک چنین جایی را پیدا کردیم، شما می گویید:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه