سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 15 صفحه 321

صفحه 321

بعد از ظهر. فاصله ای بین اینها نیست.

مراد از اتصال زمان شک به زمان یقین

اما نسبت به یقین به طهارت اگر بخواهید مسأله را فرض کنید، اینجا بین زمان متیقن شما که اول ظهر است با زمان مشکوک شما انفصال تحقق پیدا کرده است، بین آنها فاصله افتاده است، و آن فاصله یک بعد از ظهر است که در یک بعد از ظهر شما یقین به حدث دارید، و یقین به نقض طهارت پیدا کردید. ما از خود همین مثال به عنوان یک ضابطه کلی می فهمیم که در استصحاب معتبر است که زمان شک به زمان یقین متصل باشد. البته از این عبارت کسی سوء برداشت نکند، برای اینکه ما سابقا در باب استصحاب گفتیم: آیا در باب استصحاب لازم است که انسان نیم یا یک ساعت یقین دار باشد و بعد برای او شک پیدا شود، یا اینکه نه اگر در آن واحد شک و یقین تحقق پیدا کرد، در آن واحد یقین به نجاست ثوب اول صبح، و شک در نجاست اول ظهر، - که یقین و شک از نظر صفت نفسانی در یک آن تحقق پیدا کرد، - همین برای جریان استصحاب کفایت می کند.

ما نمی خواهیم در مسأله اتصال زمان شک به یقین بگوییم: یقین باید یک زمان مخصوصی داشته باشد، شک هم باید یک زمان مخصوصی داشته باشد، و این دو زمان وصل به هم باشد، و بینشان فاصله نیفتاده باشد، این حرف را ما نمی خواهیم بزنیم. آن چه را که می خواهیم بگوییم در رابطۀ با زمان متیقن و زمان مشکوک است. ولو اینکه یقین و شک هم در یک آن تحقق پیدا کرده باشد، ولی چون زمانهای اینها جدای ازهم است، این دو زمان جدا نباید بینشان فاصله باشد، باید زمان متیقن و زمان مشکوک وصل به هم باشد، از نظر شک و یقین، مسأله دیگری در کار نباشد، «اما الیقین و اما الشک»، شک به معنای اعم.

در نتیجه ما می گوییم: در استصحاب، اتصال زمان شک به یقین معتبر است، و دلیل بر اعتبار آن هم همین معنا است، که استصحاب در رابطه با شک در بقا است، عنوان بقا باید صدق کند. در آن مثال اولی که ما زدیم که اول ظهر طهارت، یک بعد از ظهر حدث و دوی بعد از ظهر مشکوک است، اینجا از نظر طهارت، صدق بقا نمی کند، از نظر حدث، صدق بقا می کند، و روی همین جهت است که در آن مثال ما تنها استصحاب حدث را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه